پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
درک خفقان دوره رضاخانی!
آیتالله حاج شیخ احمد جنّتی لادانی اصفهانی، تنها فرزند «ملا هاشم» و «فاطمه خانم»، در 3 اسفند ۱۳۰۵ش، در روستای لادان در سه کیلومتری غرب اصفهان، به دنیا آمد. پدر ایشان در عین اینکه به تدریس در حوزه علمیه اصفهان میپرداخت، محل رجوع و رتق و فتق امور مردم روستای «لادان» نیز بود و در همان حال به کار کشاورزی هم اشتغال داشت. مادر ایشان هم بانویی با دانش قرآنی و بهشدت مقیّد به شرعیات و اهل مراعات آن بود.
دهه 1360. آیتالله احمد جنتی در کنار فقها و حقوقدانان دوره نخست شورای نگهبان
آیتالله از هشتسالگی، به مکتبخانه محله «کوهانستان» رفت و بعد از طی مقدمات، به دلیل نبود مدرسه در محل زندگیشان، به حوزه علمیه و مدرسه «جدّ بزرگ» اصفهان [حوزهای که پدرش در آن تدریس میکرد] وارد شد. در حوزه علمیه اصفهان علاوه بر تحصیل نزد پدر، از محضر اساتیدی چون حجج اسلام: سیدابوالقاسم هرندی، سیدمحمد هاشمی، میرزا محمود معین، حیدرعلی صلواتی، روحالله امامی و سیدمحمدباقر سدهی و حضرات آیات: سیدمحمدباقر ابطحی و شیخ احمد فیاض و حاج شیخ علی مشکاتی استفاده کرد.
دوره نوجوانی آیتالله جنتی مصادف شده بود با دوران اختناق و تعدی رضاخانی! دورانی که پدر با وجود برخورداری از جایگاه استادی در حوزه علمیه، اجازه پوشیدن لباس روحانیت را نداشت و بانوان متدین نیز، رعایت حجاب اسلامی را نداشتند. مشاهده فضای خفقان و سیاستهای دینستیزانه پهلوی اول، ممنوعیت برپایی مجالس مذهبی و عزاداری برای اباعبدالله(ع)، سرکوبها و کشتارها و... در شکلگیری شخصیت سیاسی آیتالله جنتی تأثیر زیادی داشت. بههرروی در آن شرایط دشوار، ایشان پس از تکمیل دروس سطح حوزه، در سال 1324ش، یعنی چهار سال بعد از تبعید رضاخان از کشور توسط انگلیسیها، برای ادامه تحصیل به قم مهاجرت کرد.
[1]
دوران مبارزه و جهاد
دوران طلبگی آیتالله جنتی در قم، با فعالیتهای جمعیت فدائیان اسلام همزمان شد و مشاهده تفکر و عمل انقلابی آنان نیز، در شکلگیری روحیه انقلابی ایشان تأثیر گذاشت. اما از ابتدای شروع دوران مبارزه، آیتالله جنتی در صف یاران امام خمینی در مبارزه با رژیم پهلوی قرار گرفت؛ زیرا ازآنجاکه ایشان از همان سالهای ورود به قم و تحصیل در حوزه علمیه آن، علاوه بر شرکت در درسهای
آیتالله العظمی بروجردی، در مدرسه امام خمینی نیز حاضر میشد، خیلی سریع به جرگه مبارزان پیوست. چنانکه در خاطرات خود درباره این موضوع گفتهاند: «ما از آن وقتی که حضرت امام حرکت انقلابی خود را آغاز کردند، روی عشق و علاقه و محبت و ارادتی که به ایشان داشتیم و روی حساب و شناختی که داشتیم [و این] که مدتهای زیادی در درس ایشان حاضر بودیم و از روحیات و اخلاقیات و بینش ایشان استفاده میکردیم، خودمان را موظف دیدیم که تا آنجایی که توان داریم، در این حرکت انجام وظیفه بکنیم و بدین جهت از اول به صورت نامنظم و پراکنده، در نشر افکار انقلابی به صورت سخنرانی و منبرها شروع به کار کردیم...».
بیتردید ورود به فضای مبارزه، از چشم مأموران امنیتی رژیم پهلوی و ساواک مخفی نمیماند و به همین دلیل ردپای مبارزات و فعالیتهای آیتالله جنتی علاوه بر اسناد اختصاصی مربوط به خودشان، در اسناد مربوط به سایر مبارزان هم فراوان دیده میشود. چنانکه در لابهلای پرونده اسناد
آیتالله شهید سیدمحمدرضا سعیدی، اسنادی مربوط به آیتالله جنتی وجود دارد؛ بهطور مثال این سند:
«تاریخ 2 /6/ 1348
موضوع: شیخ احمد جنتی فرزند هاشم، شغل واعظ
نامبرده بالا که از روحانیون ناراحت اصفهان معرفی گردیده، در تاریخ ۳۰/ ۳/ ۴۸ به تهران آمده و با محمدرضا سعیدی، از عناصر ناراحت و مخالف مقیم تهران، ملاقات نموده است. ملاحظات: جهت اطلاع و مراقبت از وی و اعلام نتیجه. اصل در پرونده ۱۹۰۴۷ بایگانی است. در پرونده محمدرضا سعیدی بایگانی شود».
[2]
و یا سندی از ایشان که در کتاب مربوط به اسناد ساواک مرحوم آیتالله مشکینی دیده میشود و ساواک در آن، ایشان را فردی افراطی و «طرفدار خمینی» معرفی کرده است:
«محترما به استحضار میرساند: نامبردگان بالا [آیتالله مشکینی و آیتالله جنتی]، در تاریخ 24 /9 /57، پس از شروع ساعات منع عبور و مرور در شهرستان قم، از طرف مأمورین فرمانداری نظامی قم بازداشت و در بازرسیهای معموله از آنان، پیشنویس اعلامیه مضره دستنویسی که به امضای چند نفر از روحانیان سابقهدار رسیده، بهدست آمده است.
سابقه:
1. علیاکبر فیض مشکینی فرزند علی، شغل واعظ: نامبرده بالا یکی از روحانیون افراطی و از طرفداران [امام] خمینی میباشد، که در فعالیتهای ضد امنیتی و تحریک طلاب علوم دینی و متعصبین مذهبی دخالت داشته، که به همین جهت طبق رأی کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم در سال 1352، به سه سال اقامت اجباری در ماهان کرمان محکوم و سپس محل تبعید وی، به کاشمر تغییر داده شده است.
ضمنا یادشده یکی از امضاکنندگان ذیل تلگرافی که جهت [امام] خمینی به فرانسه مخابره شده، بوده است.
2. احمد جنتی لادانی فرزند هاشم، شغل واعظ: نامبرده بالا یکی از روحانیون بسیار ناراحت و افراطی و از طرفداران [امام] خمینی میباشد، که دارای سوابق ممتد بازداشتی و تبعیدی است. مشارالیه به منظور اثبات وفاداری خویش به [امام] خمینی و بزرگداشت خاطره 15 خرداد، درصدد فراهم نمودن برنامههایی بوده، که به همین سبب در شهرستان قم دستگیر و به مرکز اعزام و برابر قرار تأمین روز 13/ 3/ 1357 بازپرسی شعبه 12 دادستانی ارتش بازداشت و سپس با قرار تبدیل تأمین روز 5 /4 /57، از زندان مرخص و جهت وی قرار منع پیگرد صادر گردیده است. رئیس اداره یکم عملیات و بررسی: بهرهبرداری شد. به عرض رسید مقرر فرمودند مشگینی آزاد و جنتی تعقیب شود».
[3]
فعالیتهای فرهنگی در دوره تبعید
در سالهای مبارزه، آیتالله جنتی سه بار دستگیر و به زندان رفت و مجموعا سه ماه زندانی شد. همچنین به مدت سه سال هم، به اسدآباد همدان تبعید گشت. او در شرایط تبعید نیز، دست از مبارزه برنداشت و در قالب فعالیتهای دینی و فرهنگی، به آگاه ساختن مردم پرداخت؛ به صورتی که در اسناد ساواک مربوط به استان همدان، اسنادی جالبی از فعالیتهای ایشان دیده میشود:
«موضوع: شیخ احمد جنتی لادانی فرزند هاشم، تبعیدی سیاسی. تاریخ: 24/ 12/ 1354
نامبرده بالا جلسهای به نام قرائت قرآن تشکیل داده و هر هفته در منزل یکی از افراد مشروحه زیر میباشد: ۱. شیخ کاظم حمزهای، شغل طلبه؛ ۲. حاج شیخ حسن مروج، شغل واعظ؛ ۳. روحاله صادقی، شغل آموزگار؛ 4. نوروزعلی نظری، شغل آموزگار؛ 5. حاجی قربان شعبانی، شغل کاسب؛ 6. شخصی به نام طاهر؛ 7. ناصر شعبانی، شغل کاسب؛ ۸. قدرتاله سالمی، شغل لوکسفروش؛ ۹. علی آقا حمزهای، شغل کتابفروش؛ ۱۰. محمد عباس قهرمانی، شغل نماینده ... ملی در اسدآباد؛ ۱۱. حاج علیاکبر قهرمانی، شغل تاجر؛ ۱۲. حاج ابراهیم قهرمانی، شغل تاجر و عده دیگری که هنوز شناخته نگردیدهاند.
نظریه یکشنبه: ۱. با توجه به دسترسی شنبه، به صحت خبر میتوان اطمینان نمود
2. در مورد نفوذ در جلسه و اطلاع از فعل و انفعالاتی که در جلسه موصوف رخ میدهد، به همکار آموزش لازم داده شد، که نتایج حاصله به موقع اعلام خواهد شد.
۳. تاکنون چندین مرتبه با ژاندارمری در مورد عدم تشکیل این چنین جلسات، از طرف یادشده با مکاتبه گردیده و مواردی از دستورالعملهای موجود در مورد رفتار با تبعیدشدگان یادآور گردیده است، که در نتیجه مدتی است یادشده فوق، از سخنرانی در منبر خودداری، ولی در نماز جماعت شرکت مینماید. 4. در مورد ردیفهای ۷، 8، 9 طی شماره 9313/ ه - 7 /2 /54، منعکس گردیده است. نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأیید میباشد».
[4]
کارگزار سادهزیست نظام اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، یاران امام عهدهگیرِ مسئولیتهای فراوانی برای برپایی نظام جمهوری اسلامی شدند و همچنین نقشآفرینیهای مهمی برای ایجاد نهادهای انقلابی داشتند. آیتالله جنتی هم مانند بسیاری از آنان، در شرایطی که ضدانقلاب با تمام قوا و در عرصههای مختلف، به جنگ با نظام نوپای جمهوری اسلامی آمده بود، خدمت در بخشهای مختلف را آغاز کرد. برخی از فعالیتها و مسئولیتهای ایشان، در عمر چهار دههای نظام جمهوری اسلامی به شرح زیر است:
«مدیریت در دادگاههای انقلاب اسلامی»، «ریاست سازمان تبلیغات اسلامی»، «نمایندگی امام و رهبری در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزی»، «امامت جمعه موقت شهرهای قم، کرمانشاه و تهران»، «عضویت در شورای پشتیبانی جنگ»، «عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام»، «چند دوره نمایندگی در مجلس خبرگان»، «نمایندگی مقام معظم رهبری در کمکرسانی به مردم جنگزده بوسنی و هرزگوین»، «عضویت در شورای عالی انقلاب فرهنگی» و...
اما یکی از مسئولیتهای مهم آیتالله جنتی، عضویت در شورای نگهبان قانون اساسی، از نخستین روزهای تشکیل این نهاد مهم بهشمار میآید؛ نهادی که وظیفه پاسداری و نگهبانی از وجه اسلامیت نظام و قانون اساسی را برعهده دارد. در واقع ایشان با سابقهترین عضو فقهای شورای نگهبان است و پس از منصوب شدن از سوی امام خمینی در اسفند ۱۳۵۸، در تمام ادوار شورای نگهبان تا به امروز حضور داشته است.
[5]
بااینهمه از ویژگیهای برجسته آیتالله جنتی آن است که بهرغم عهدهداری مسئولیتهای گوناگون در نظام جمهوری اسلامی، هیچگاه از مشی طلبگی خویش دور نشده و بهشدت سادهزیست است. ایشان در دهه 13۳۰، به قم مهاجرت کرد و در سال ۱۳۴۴ش در خیابان صدوق این شهر، خانهای به بهای سیزدههزار تومان خریداری کرد که تا هماکنون نیز متعلق به ایشان بوده و به هنگام حضور در قم، در آن سکونت مییابد. از داشتن وسایل تجملاتی در زندگی شخصی و خانه و حتی دفتر کار خود، بهشدت پرهیز دارد و از خودرو ایرانی و معمولی استفاده میکند. همین مشی و تفکر باعث شده که آیتالله جنتی به مناسبتهای گوناگون، از جمله خطبههای نماز جمعه و مصاحبهها، مردم و مسئولین را به سادهزیستی و دوری از تجملات دعوت کند. ایشان اما در سخنرانیهای خویش، روحانیت را نیز از اشرافیگری نهی کرده و به آنها برای تجملگرایی و دنیاپرستی هشدار میدهد؛ به عنوان نمونه آیتالله در جمع مسئولان دفاتر نمایندگان سپاه پاسداران، ضمن انتقاد تند از اشرافیگری برخی روحانیون اظهار داشت: «یک روحانی، زمانی میتواند دارای نفوذ کلام و تأثیر در میان مردم و نفوس جامعه باشد که خودش سالم باشد. سالم بودن هم در درجه اول، با سادهزیستیِ همراه با ایمان و اخلاص شکل میگیرد. ... ما الان گرفتار افرادی هستیم که یا در لباس روحانیت یا خارج از لباس روحانیت، تشریفاتی هستند؛ یعنی خانه اشرافی، ماشین اشرافی، داراییهای زیاد، ثروتهای کلان و امثال اینها، ایمان مردم را متزلزل میکند...».
بههرروی سادهزیستی آیتالله، تا بدان سان عیان است که حتی پایگاههای خبری ضدانقلاب خارجی و سایتهای اصلاحطلب و مخالف وی نیز، هماره به آن اذعان دارند و کتمانش نکردهاند. میتوان گفت زندگی ساده ایشان، باید الگویی برای همه مسئولین نظام جمهوری اسلامی، در نحوه استفاده از بیتالمال و دوری از دنیاطلبی باشد.
[6]
فرزندان آیتالله جنتی
خداوند به آیتالله جنتی و همسرش مرحومه صدیقه مظاهری (جاننثاری)، چهار فرزند عطا کرد:
1. حسین جنتی که عضو سازمان مجاهدین خلق بود و در سال 1361، در درگیریهای مسلحانه منافقین با نظام کشته شد. آیتالله جنتی بعد از پیروزی انقلاب و بعد از زاویه گرفتن سازمان مجاهدین خلق با نظام و امام، پسرش حسین را به خاطر عضویت در این سازمان طرد کرده بود. حسین فرزند پسری داشت به نام محسن، که بعد از مرگ پدر و تحت تربیت پدرپزرگش (آیتالله جنتی)، رشد یافت و از اعضای فعال بسیج بود، اما پانزده سال بعد، درحالیکه در مأموریت بسیج مشغول گشتزنی بود، در یک تصادف از دنیا رفت.
2. محمد جنتی، که در سازمان تبلیغات اسلامی فعالیت دارد. وی سعی میکند که مواضع سیاسی آشکاری نداشته باشد و همچنین از حضور در رسانهها ابا دارد؛
3. علی جنتی که به گروه موسوم به کارگزاران سازندگی گرایش دارد و اصلاحطلب محسوب میشود. او در دهههای 13۶۰ و 13۷۰، به ترتیب استاندار خوزستان و خراسان شد. در زمان استانداری او در خراسان بود که ناآرامیهای حاشیهنشینان شهر مشهد، در سال ۱۳۷۱ رخ داد. او در دولت حسن روحانی، مدتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود؛ دورانی که با حاشیههای فراوان طی شد. جالب است که آیتالله جنتی از منتقدان مواضع و عملکرد پسرش در دوره ریاست بر وزارت ارشاد بهشمار میآمد.
4. حسن جنتی که نجار و ساکن اصفهان است.
آیتالله جنتی «حسن» را بیش از بقیه فرزندانش دوست دارد و درآمد او را از حلالترین درآمدها میداند.
[7]
دهه 1360. آیتالله احمد جنتی
کلام آخر
صراحت لهجه و پایداری بر اصول نظام در مشی فکری و عملی و همچنین عملکرد انقلابی در شورای نگهبان باعث شده است که آیتالله جنتی در چهار دهه گذشته، مورد هجمه و تهدید دشمنان نظام از یکسو و عناصر غربگرا از سوی دیگر قرار گیرد. این دشمنی تا بدان پایه پیش رفته است که هجمه و انتشار مطالب هجوآمیز علیه ایشان در رسانههایی چون رادیوفردا، بیبیسی فارسی، اینترنشنال و... ، اصلا امر عجیبی قلمداد نمیشود، اما آنجایی این هجمه عجیب میشود که از سوی کانونهای تبلیغی داخلی ــ عمدتا غربگرا و زاویهدار با آرمانهای امام ــ علیه ایشان انجام میگیرد. گاهی این هجوم، کاملا جنبه توهین به خویش میگیرد؛ برای مثال عطاءالله مهاجرانی ــ وزیر ارشاد دولت اصلاحات ــ بعد از فرار از ایران رمانی نوشت به نام «بهشت خاکستری» و با طراحی شخصیتی در رمانش به نام «جنتساز»، به هجو روحانیت و شخص آیتالله جنتی پرداخت. همچنین با شروع فتنه 88 و در مقابل ابراز مواضع انقلابی و دفاع همهجانبه آیتالله جنتی از رهبری و نظام، هجمه سران فتنه و طرفداران آنها به ایشان، چند برابر شد! نامههای توهینآمیز شیخ مهدی کروبی به آیتالله جنتی، از شروع قضایای فتنه 88 تا به امروز، از جمله این هجمههاست. البته این رویکرد دشمنان ضدانقلاب و سیاسیون منتقد داخلی، از طرف آیتالله جنتی، با بیاعتنایی کامل مواجه شده و تأثیری بر مواضع اصولی وی، بهویژه در تصمیمگیریهای مهم او در شورای نگهبان نداشته است. این پیر جواندل پس از دریافت این خبر که از سوی وزارت خزانهداری آمریکا، بهدلیل «جلوگیری از انتخابات آزاد» تحریم شده است، با زبانی طنز اظهار داشت: «اگر آمریکا پول یا تملّکاتی متعلق به ایشان را در خارج از کشور پیدا کرد، حتما اقدام به مصادرهاش بکند!...».
پینوشتها
-----------------------------------------------
[1]. مرکز اسناد انقلاب اسلامی،
آیتالله احمد جنتی به روایت اسناد ساواک، 1398ش، فصل اول (از تولد تا شهریور 1320).
[2]. مرکز بررسی اسناد تاریخی،
شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی به روایت اسناد ساواک، وزارت اطلاعات، 1376، ص 342.
[3]. مرکز بررسی اسناد تاریخی،
آیتالله العظمی علیاکبر فیض مشکینی به روایت اسناد ساواک، نشر موسسه فرهنگی دارالحدیث، 1393، ص 420.
[4]. مرکز بررسی اسناد تاریخی،
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان همدان، ج 2، نشر وزارت اطلاعات و چنار، ص 89.
[6]. سایت روزنامه دنیای اقتصاد.
[7]. سایت روزنامه انتخاب.