«آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، مرجعی که هیچ‌گاه نهی از منکر را فرو ننهاد» در گفت‌وشنود با آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار؛

بیانیه‌های او در دوران نهضت، مایه دلگرمی مبارزان بود

آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار، از فقهای شورای نگهبان، نخست از طریق اطلاعاتِ پدر و سپس از راه شرکت در درس زنده‌یاد آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی، با جوانب گوناگون شخصیت آن مرجع بزرگ آشنا شده است. وی در گفت‌وشنود پی‌آمده، شمه‌ای از خاطرات خود دراین‌باره را باز می‌گوید
بیانیه‌های او در دوران نهضت، مایه دلگرمی مبارزان بود
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
طبعا پرسش نخست ما در این گفت‌وشنود، این است که از چه مقطعی و چگونه با حضرت آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی آشنا شدید؟ نخستین دیدارتان با ایشان، در چه مقطعی انجام پذیرفت؟
بسم الله الرحمن الرحیم. من از همان دوران طلبگی،‌ نام مرحوم آیت‌الله العظمی سیدعبدالله شیرازی(قده) را به‌عنوان یکی از مراجع بزرگوار نجف شنیده بودم. چون والد بنده هم اهل فارس و آن بزرگوار هم از مراجع برخاسته از این خطه بود. همچنین از طریق ایشان می‌دانستیم که آیت‌الله شیرازی، از شاگردان مبرز مرحوم آیت‌الله العظمی آقا ضیاءالدین عراقی ــ که در دوره خود از ارکان علمی شهر نجف به‌شمار می‌آمدند ــ هستند. پس از فقدان آیت‌الله العظمی میلانی، در مشهد خلأ مرجعیت پیش آمد. ایشان در این شهر و به‌خصوص در واقعه اعتراضِ مسجد گوهرشاد، سوابق روشن و درخشانی داشتند و هنگامی که به حوزه علمیه مشهد آمدند، دوباره به آنجا رونق دادند. اولین بار که من به صورت حضوری خدمت آیت‌الله شیرازی رسیدم، در مشهد بود. ایشان در این شهر و جایی که الان حسینیه ایشان است، تدریس می‌کردند. من هم که علاقه‌مند بودم تا از محضر ایشان استفاده و در درس آن بزرگوار شرکت کنم، عصرها به درس‌شان می‌رفتم.
 
ارزیابی شما از مرتبت علمی آیت‌الله العظمی شیرازی چیست؟
مقامات علمی، جایگاه مرجعیت و سابقه مبارزات آیت‌الله شیرازی بر کسی پوشیده نیست. ایشان عالمی بزرگ و جامع و در علم، مرجعیت و مجاهدت، نمادی کم‌نظیر بودند. یکی از آفات علم این است که گاهی حجابِ انسان می‌شود و با اینکه خودش نور است، باعث غرور فردی می‌شود که در این وادی جایگاهی پیدا کرده است. یکی از امتیازات آن بزرگوار این بود که به‌رغم مرجعیت، مقام علمی و شهرتی که داشتند، صفا، تواضع و فروتنی ایشان حقیقتا کم‌نظیر بود و انسان از مصاحبت با آن عالم والامقام، غرق در لذت می‌شد! تصور می‌کنم که تمامی مراودان ایشان، چنین احساسی داشتند.
 
آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار جهرمی

از صراحت لهجه و شجاعت آیت‌الله العظمی شیرازی، در امر به معروف و نهی از منکر بسیار گفته‌اند. ارزیابی شما دراین‌باره چیست؟
دراین‌باره، به خاطره‌ای اشاره می‌کنم. یک بار در همان مجلس درسشان ــ که به آن اشاره کردم ــ حضور داشتم و ایشان داشتند درباره نماز بحث می‌کردند که مرحوم آیت‌الله فیروزآبادی از درِ انتهایی مجلس وارد شدند. آیت‌الله شیرازی به احترام ایشان، درس را تعطیل کردند و از منبر پایین آمدند تا به پیشواز آقای فیروزآبادی بروند. همین طور که داشتند می‌رفتند، یکی از مریدان ایشان در مسیرشان قرار داشت. او کراوات زده بود. آیت‌الله شیرازی کراوات او را گرفتند و گفتند: «این شکلِ صلیب و مخصوص به مسیحیت و حرام است؛ این را باز کن!». آن آقا هم خیلی احترام و اطاعت کرد. بعد ایشان به استقبال آقای فیروزآبادی رفتند. مسلما اگر عالمی بخواهد مریدپروری کند، این طور رفتار نمی‌کند. اما ایشان در امر دین جدیت و قاطعیت داشتند و اطاعت خدا برایشان مهم بود؛ لذا وقتی کاری را خلاف شرع می‌دیدند، بلافاصله نهی از منکر می‌کردند. از طرفی آیت‌الله شیرازی به لحاظ سنّ، شهرت، بُعد اجتماعی و مقام مرجعیت، فوقِ آیت‌الله فیروزآبادی محسوب می‌شدند، اما وقتی آن مرحوم وارد مجلس شدند، به احترامشان درس را تعطیل کردند. این کار ایشان برای همه طلاب و کسانی که در آنجا بودند، درس بزرگی بود. در مراقبت از نفسِ ایشان، آقازاده‌شان آیت‌الله سیدمحمدعلی شیرازی به بنده گفتند: موقعی که آقا در نجف به حرم می‌رفتند و برمی‌گشتند، اگر در مسیر تکه‌نانی می‌دیدند، خم می‌شدند و آن را برمی‌داشتند و اجازه نمی‌دادند که در معبر باقی بماند. هرگز نمی‌گفتند که من مرجع هستم، مقام علمی دارم و این کارها با شأن من تناسب ندارد! لذا می‌بینیم که مقام علمی، شهرت و مجاهدت ایشان، باعث نمی‌شود دچار آفات علم بشوند. علم وقتی شیرین می‌شود که با تهذیب نفس همراه باشد. بزرگانی چون ایشان و حضرت امام، به خاطر تهذیب نفس، کلامشان نفوذ داشت و محبوب دل‌ها بودند.
 
برحسب شواهد، ایشان در تابستان‌ها و زمان‌های دیگر که حوزه تعطیل بود، درس را تعطیل نمی‌کردند. علت این امر چه بود؟
بله، در تابستان‌ها که حوزه‌ها تعطیل بودند، آیت‌الله شیرازی عصرها درس فقه داشتند و از فرصت‌های مختلف، برای تدریس استفاده می‌کردند. این کار ایشان در نجف هم سابقه داشت و در ماه رمضان که حوزه‌ها معمولا تعطیل هستند، بحث زکات فطره را مطرح کرده بودند، که تقریرات آن منتشر شده است. برگزاری درس توسط ایشان در تعطیلات، آن هم در آن سن و سال، باید برای همه دانش‌پژوهان، طلاب و دانشجویان سرمشق باشد، که تحصیل امری همیشگی است و کمتر باید تعطیل شود.
 
در حیات آیت‌الله العظمی شیرازی و در ادوار گوناگون، مبارزه با سیاست‌های دین‌ستیزانه برجستگی ویژه‌ای دارد. تحلیل شما دراین‌باره چیست؟
آیت‌الله شیرازی همواره به فکر ترویج شریعت بودند و همان صلابت و بی‌باکی حضرت امام را در مقابل طاغوت داشتند. این ویژگی در بیانات و اطلاعیه‌های ایشان هم مشهود است و در دوره مبارزه، انتشار آنها همواره موجب دلگرمی مبارزان بود. یادم هست موقعی که ایشان در سفر آخرشان از نجف به قم آمدند، حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی برای تجلیل از ایشان، مجلس ضیافتی تشکیل دادند. ایشان در آن جلسه فرمودند: «من از این کارِ آیت‌الله شیرازی بسیار تجلیل می‌کنم که وقتی در نجف اشرف مشرف بودند و صدام تهدید کرد که ایرانی‌ها را از عراق اخراج می‌کند، ایشان فرموده بودند که اگر دست از این کار برندارید، من هم از عراق می‌روم!...». علت اینکه ایشان از عراق آمدند و در مشهد مستقر شدند هم، همین موضوع بود.
 
و کلام آخر؟
این مرجع مجاهد، مجمع‌الفضائل بودند. یکی از نعمت‌های بزرگ الهی که خدواند نصیب ایشان کرد، این است که در کنار مضجع شریف حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، یعنی همان جایی که آیت‌الله العظمی میلانی مدفون هستند، به خاک سپرده شدند. این پاداش عبادات‌، مجاهدات و خدماتی است که ایشان به اسلام و تشیع کردند.
https://iichs.ir/vdcfx1d0.w6djyagiiw.html
iichs.ir/vdcfx1d0.w6djyagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما