او در سالهای آخر به طرز وحشتناکی از واقعیتها دور شده بود و هیچ کس جرئت نمیکرد با ذکر حقایق، خشمش را برانگیزد؛ بنابراین بهزودی وزیران و مقامات بلندپایه دولت تکنیک کار را یاد گرفتند
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ «او (شاه) در سالهای آخر به طرز وحشتناکی از واقعیتها دور شده بود و هیچ کس جرئت نمیکرد با ذکر حقایق، خشم او را برانگیزد و فقط چیزهایی را میشنید که مایل بود بشنود. هویدا نیز در هنر پردهپوشی استاد مسلم بهشمار میرفت. او با تهدید زیردستاتش به اینکه آنها را مجبور خواهد کرد ادعاهای خود را در حضور شاه تکرار کنند، آنها را وادار به سکوت میکرد. آنهایی که مایل بودند شغل خود را نگاه دارند چارهای جز تسلیم نداشتند. بهزودی وزیران و مقامات بلندپایه دولت تکنیک کار را یاد گرفتند که چگونه مطلبی را پیش شاه بازگو کنند و اگر شاه با آن موافق نبود جای عقبنشینی داشته باشند. گاهی شخصیتهای باجرئت و استثنایی ذرهای از حقایق را میگفتند، اما این اشخاص کمیاب و در سالهای پایانی نایاب بودند.»[1]
امیر عباس هویدا، نخستوزیر، در مراسم معرفی فرخرو پارسا، وزیر جدید آموزش و پرورش، به محمدرضا پهلوی
شماره آرشیو: 2474-11ع
پینوشتها:
[1]. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه: خاطرات محرمانه امر اسدالله علم، ترجمه گروه مترجمان انتشارات طرح نو، ج 2، تهران، طرح نو، 1371، ص 28.