«موجودی بدبخت‌تر از کارمند دولت وجود ندارد»!/ نماینده‌ای که به لغات خارجی و نامفهوم در نطق همکارانش اعتراض می‌کند!/ بلدیه قدیم و شهرداری امروز!/ هجوم ملخ‌ها به جیب کارمندان وزارت کشاورزی!/ مدیرعامل شیلات برای معالجه به اروپا رفت!/ تجلیل از هنرمندان ایرانی در شوروی!/ مرگ و میر نمایندگان از سنا به شورا راه یافته است!/ «تهران به مترو احتیاج ندارد»!
18  اسفند 1346


«موجودی بدبخت‌تر از کارمند دولت وجود ندارد»!

«تهران‌مصور» نوشت: هفته گذشته اگر نامی داشته باشد، به‌‌حق می‌توان آن را هفته کارمندان نامید. همه‌جا بحث کارمندان دولت بود و چندین ساعت وقت دولت و مجلس بر سر گفت‌وگو درباره پایه و ترفیعات و مسائل استخدامی آنان گذشت.
راستش این است که موجودی بدبخت‌تر از کارمند دولت وجود ندارد. این موجود آدمی است که روش‌های غلط اداری و نظام حاکم بر سازمان‌ها قدرت هرگونه ابتکاری را از او می‌گیرد و بعد از اندک مدتی در لابه‌لای قوانین جورواجور و پیچ‌وخم مقررات ماهیت وجودی خود را از دست می‌دهد و تازه همه‌ انتظارات نیز مستقیما بر او وارد می‌شود. 
هیچ‌کس از روش غلط یا نظام فرتوت یا مقررات اشتباه انتقاد نمی‌کند، بلکه مجری این روش را مخاطب انتقاد و ملامت خود قرار می‌دهد؛ درحالی‌که همان مراجعه‌کننده شاکی، اگر در چهارچوب مقررات قرار گیرد و به‌جای کارمند قرار گیرد، ناچار از رعایت همان روش‌ها خواهد بود. 
چه خوب گفت نخست‌وزیر که «کارمند دولت هم موجودی غیر از افراد مملکت نیست؛ مثلا کارمند وزارت دادگستری وقتی به وزارت دارایی می‌آید و سروکارش با همکاران دارایی‌نشین خود می‌افتد، همان وضع را دارد که کارمند دارایی در دادگستری...».
حالا می‌خواهند در رأس اجرای مفاد انقلاب اداری به وضع این عده سروسامانی بدهند؛ منتها این مسائل از مدتی پیش بر سر زبان‌ها بوده است. فقط باید منتظر ماند و دید که این بار چه خواهد شد؟ و آیا واقعا دردی درمان می‌پذیرد یا باز هم بانگی است و صدایی و فریادی؟![1]
 

نماینده‌ای که به لغات خارجی و نامفهوم در نطق همکارانش اعتراض می‌کند!

«تهران‌مصور» نوشت: مجلس شورای ملی همه‌ساله در روزهای آخر سال شکل و جانی می‌گیرد. انتقاداتی می‌شود، نمایندگان به جنگ یکدیگر می‌روند، خلاصه از صورت یکنواختی بیرون می‌آید.
امسال هم در این روزهای آخر سال مجلس تکانی خورده است و غیر از پنج تن نمایندگان پان‌ایرانیست، بقیه نیز گاه‌به‌گاه حرف‌هایی می‌زنند و در نتیجه «بین‌الاثنین» و شوخی نیز به مجلس راه یافته است. 
از جمله نمایندگانی که با جملات «بین‌الاثنین» شهرتی پیدا کرده است، آقای عباس میرزایی است که گویا وکیل تهران می‌باشد. آقای میرزایی نه به‌خاطر شوخی و مزاح، بلکه خیلی جدی و وکالت‌مآبانه وقتی در نطق همکاران خود با کلماتی برخورد می‌کند که معنای آنها را نمی‌داند، بی‌ریا فریاد می‌کشد و معنی آنها را از ناطق می‌پرسد.
هفته گذشته هنگام سخنرانی آقای فرهادپور، نماینده دیگر، وقتی ایشان کلمه «امپرسیون» را به‌کار می‌برَد، میرزایی فریاد می‌کشد: «امپرسیون یعنی چه؟» و فرهادپور صحبت را ادامه می‌دهد و چند سطر پایین‌تر می‌گوید: «ما باید از خودمان اتوکریتیک کنیم.» که در اینجا دیگر آقای میرزایی که هنوز سرگیجه لغت «امپرسیون» را داشته است، با عصبانیت داد می‌زند: «این "اتوکریتیک" دیگه چیه؟!» 
آقای میرزایی معتقد است: «تا وقتی زبان تر و تمیز خودمان هست، چه احتیاجی به لغت خارجی داریم؟ آن‌هم لغت‌های سختی که هیچ‌کس معنی آنها را نمی‌داند!» 
حالا همکاران آقای میرزایی می‌خواهند قبل از اینکه نطقی ایراد کنند، اول معانی لغات مشکل آن را برای آقای میرزایی بیان نمایند تا دیگر نطقشان قطع نشود و از پشت تریبون مجلس احتیاج پیدا نکنند که در نقش معلم زبان به معنی کردن لغات بپردازند.[2]
 

بلدیه قدیم و شهرداری امروز!

«تهران‌مصور» نوشت: این آقای شهردار تهران وجود نازنینی است. سرتیپ صفاری را می‌گویم؛ پیرمرد جوان‌دلی که با همه کهولت از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمی‌کند و در همه کار حاضر است با جوانان شاغل و پرادعا مسابقه بدهد، حتی در سخنرانی و صحبت کردن...
سرتیپ صفاری با اکثر مسئولان فعلی تفاوت سن فاحشی دارد؛ مثلا روزگاری که او رئیس نظمیه تهران و رئیس بلدیه پایتخت بوده است، عبدالرضا انصاری، وزیر کشور فعلی، دانش‌آموز دبیرستانی بوده. سرتیپ صفاری در هفته گذشته چندین نطق کرد. یکی از آنها تجویز خشونت مقدس برای مأموران راهنمایی بود و دیگر اینکه شهردار تهران گفت: «اگر کوه البرز نبود، تهران به شمال منتهی می‌شد!»
این خودش حرفی است که مردم هر جا که قطعه زمینی به‌دست بیاورند، خیمه و خرگاه برپا می‌کنند و خانه می‌سازند؛ ولی مثل اینکه دستگاهی هم هست که به آنها اجازه خانه‌سازی می‌دهد و این دستگاه اگر اشتباه نکنم در قدیم‌الایام بلدیه نام داشت و در حال حاضر شهرداری است. اتفاقا ایشان در هر دو زمان، هم در زمانی که بلدیه بود و هم‌اکنون که شهرداری است، مدتی مسئولیت آن را داشته و دارند.
راستی نباید دراین‌باره به جای مؤاخذه از مردم، از مسئولان بلدیه و شهرداری سؤال کرد که چرا هر کجا که مردم پروانه ساختمانی می‌خواهند شما هم بلافاصله پروانه صادر می‌کنید؟[3]
 

هجوم ملخ‌ها به جیب کارمندان وزارت کشاورزی!

«تهران‌مصور» نوشت: چندی پیش ما در این ستون نوشتیم که با تغییرات وزارت کشاورزی و چهار وزارتخانه‌ای که وظایف مشترک در زمینه منابع طبیعی، اصلاحات ارضی و تولیدات کشاورزی دارند، معلوم نیست اگر روزی ملخ به ایران بیاید، کدام یک زودتر باید اقدام کنند.
پیش‌بینی ما این بود: اگر ملخ به مزارع اصلاحات ارضی برود، باید دکتر ولیان قد علم کند، اگر به تولیدات کشاورزی لطمه بزند، باید دکتر مجیدی شمشیر و سپر به‌دست بگیرد و اگر به جنگل بزند، مهندس گلسرخی در خط اول جبهه قرار بگیرد. و اگر اینها با یکدیگر بر سر هجوم ملخ و تعیین نقطه حمله آن توافق نکنند، لابد دکتر زاهدی، وزیر کشاورزی...
اما از آن هفته معلوم شد که دکتر زاهدی مبارزه با ملخ را حق مسلم خود می‌داند و علی‌الحساب بابت این مبارزه، پاداش‌های شب عید کارمندان را قطع کرده است تا به مصرف دفع ملخ برساند.
یکی از کارمندان وزارت کشاورزی می‌گفت: «ملخ‌های امسال هنوز وارد نشده‌اند، اما به جیب کارمندان وزارت کشاورزی هجوم آورده‌اند؛ تا بعد، سر فرصت به کشتزارها و زراعت مردم حمله ببرند!»[4]
 

مدیرعامل شیلات برای معالجه به اروپا رفت!

«تهران‌مصور» نوشت: مرتضی خطیبی، مدیرعامل شرکت شیلات، در این هفته برای یک معالجه طولانی راهی اروپا شد و شرکت شیلات، که وابسته به وزارت منابع طبیعی اعلام گردیده است، زیر نظر هیئت‌مدیره اداره می‌شود.
دکتر احمدی، معاون پارلمانی وزارت منابع طبیعی، بر امور شرکت شیلات نظارت عالیه دارد و احتمالا در فروردین‌ماه مدیرعامل جدید شرکت مزبور انتخاب و معرفی خواهد شد.[5]
 

تجلیل از هنرمندان ایرانی در شوروی!

«تهران‌مصور» نوشت: هفته گذشته هنرمندان وزارت فرهنگ و هنر، که بیش از چهل روز در کشور اتحاد جماهیر شوروی به اجرای برنامه‌های هنری پرداخته بودند، به تهران بازگشتند.
بنا به اطلاع، در کلیه شهرهای کشور اتحاد جماهیر شوروی از این گروه هنری به گرمی استقبال شده است و به‌خصوص استقبال ارامنه ایرانی، که چند سال قبل به ارمنستان مهاجرت کردند، وصف‌ناشدنی بوده است.[6]
 

مرگ و میر نمایندگان از سنا به شورا راه یافته است!

«تهران‌مصور» نوشت: هفته گذشته دکتر معتمد وزیری، نماینده مریوان در مجلس شورای ملی، با سکته ناگهانی ظرف چند ساعت درگذشت و اکنون سه کرسی مجلس شورای ملی خالی می‌باشد و ممکن است وزارت کشور، که در فکر تهیه مقدمات تجدید انتخابات دو حوزه بود، در آینده برای هر سه حوزه (خواف، تربت، مریوان) یکجا اقدام نماید.
در دوره گذشته مجلس شورای ملی نیز مجید عدل با وضع مشابه به مرحوم معتمدوزیری، ظرف چند ساعت به علت عارضه سکته درگذشت و اکنون دو دوره است که مرگ و میر نمایندگان از سنا به شورا نیز راه یافته است.[7]
 

«تهران به مترو احتیاج ندارد»!

«تهران‌مصور» نوشت: در سمینار راهنمایی و رانندگی به طور صریح اعلام گردید که تهران به مترو احتیاج ندارد و اصولا تأسیس مترو با وضع موجود شهر تهران و نوع ساختمان‌ها و خیابان‌بندی غیرممکن می‌باشد؛ به همین جهت بار دیگر فکر تراموا در وسط خیابان‌ها به‌شدت قوت گرفته است و گفته شد ظرف یک ماه آینده پیشنهاداتی در این زمینه از طرف شرکت‌های معروف خارجی به دولت خواهد شد.
احتمالا شرکت واحد اتوبوسرانی رأسا اقدام به تأسیس تراموا در خیابان‌های عمده شهر خواهد نمود.[8]  
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. تهران‌مصور، 18 اسفند 1346، ص 3.     
[2]. همان‌جا.     
[3]. همان‌جا.     
[4]. همان‌جا.     
[5]. همان، ص 4.
[6]. همان‌جا.     
[7]. همان‌جا.     
[8]. همان، ص 5.
 
https://iichs.ir/vdcauanu.49nmy15kk4.html
iichs.ir/vdcauanu.49nmy15kk4.html
نام شما
آدرس ايميل شما