سخن نخست
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه. فمنهم من قضا نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلا (احزاب/ 23)؛ در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهد و پیمانی که با خدا بستهاند، صادقانه ایستادهاند. پس گروهی از ایشان پیمان خود را به آخر رساندند و در راه خدا شربت شهادت نوشیدند و گروهی دیگر در انتظارند و هرگز تغییر و تبدیل در عهد و پیمان خود ندادهاند و ایمان آنها دچار تزلزل نیست.
سخن گفتن پیرامون شخصیت بزرگواری چون حضرت
آیتالله سیدمحمود طالقانی (رضوان الله تعالی علیه) کار بنده نیست؛ چون نه لیاقت این جهت را در خود میبینم و نه قابلیتش را؛ شخصیتی که در راه پیشبرد اهداف عالیه اسلامی، با تمام وجود خود را وقف اسلام و مسلمین نموده بود و در این راه، از هیچ تلاش و کوششی دریغ نداشت. بندهای که به هیچ عنوان در خود نمیبینم که کاری که رضای خدا و رسول خدا در آن باشد، برای این نظام و انقلاب انجام داده باشم، چگونه میتوانم در مورد ایشان سخن بگویم؟ شخصیت این بزرگوار را باید در بیانات امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری دید که به قول معروف:
قدر زر زرگر شناسد/ قدر گوهر گوهری
بنده و امثال بنده اگر سخنی هم میگوییم، از باب «ما لا یدرک کله لا یترک کله» میباشد:
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
بنده در آنچه پیش روی دارید، تنها گوشههایی از زندگی و حیات پربرکت این مرد بزرگ را به عرض میرسانم. در یکی از شبهای سالگرد این مجاهد عظیمالشأن در تهران و در مسجد هدایت، که معمولا هرساله این مراسم برگزار میشود، توسط فرزند ارجمندشان آقای سیدمهدی طالقانی ــ که جدا باید از تلاشهای ایشان در احیای نام و یاد پدر قدردانی داشته باشیم ــ برای سخنرانی در آن مسجد دعوت شدم. فکر کردم پیرامون چه موضوعی صحبت داشته باشم؟ که به این نتیجه رسیدم: چقدر خوب است موضوع سخن را «آیتالله طالقانی از دیدگاه امام و مقام معظم رهبری» قرار دهم؛ لذا تلاش کردم تمام صحبتها، اعلامیهها و مطالبی را که این دو بزرگوار در مورد این شخصیت ابراز فرمودهاند جمعآوری کنم و به اطلاع مستمعین برسانم. پس از پایان سخنرانی، عدهای پیشنهاد دادند که خوب است این مطالب به صورت مکتوب نیز عرضه شود، تا عموم بتوانند استفاده کنند. هرچند با تأخیر پذیرفتم، اما امید میبرم که موجب رضا و خشنودی اربابمان آقا امام زمان(عج) قرار گرفته و قطرهای از وظایف خود را نسبت به این مجاهد بزرگوار انجام داده باشم.
سعدیا مردم نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند