سفر نیکسون در خرداد سال 1351ش اتفاق مهمی در روابط تسلیحاتی ایران و آمریکا بود. نتیجه این سفر خرید هر گونه تسلیحاتی از آمریکا توسط شاه غیر از سلاحهای اتمی بود. در پی این سفر بود که در سال 1353ش یکی از پرسروصداترین و جنجالیترین خریدهای تسلیحاتی ایران از آمریکا انجام شد
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ یکی از مسائل مهمی که در رژیمهای اقتدارگرا اهمیت خاصی دارد توجه بیش از پیش به نهاد ارتش و موضوع نظامیگری است. در واقع به واسطه اینکه در نظامهای اقتدارگرا ارتش نقش اصلی را در حفظ و برقراری امنیت دارد و جایگاه مردم در تحکیم و استحکام چنین نظامهایی بسیار کمرنگ است این موضوع اهمیت دو چندانی پیدا میکند. این امر در مورد دوران پهلوی و سلطنت رضاشاه و محمدرضا پهلوی در ایران نیز مصداق پیدا میکند. بااینحال متغیّر مهمی که ارتش دوره شاهان پهلوی را در ایران متمایز میکند نقش پررنگ قدرتهای خارجی در ایران است. این امر بهویژه در دوره سلطنت محمدرضا پهلوی، که آمریکا حضور گستردهای در ابعاد مختلف ایران داشت، بهخوبی هویداست. بر این اساس، در نوشتار پیش رو تلاش شده است نقش آمریکا در ساختار ارتش شاهنشاهی در دوره محمدرضا پهلوی بررسی شود.
واشنگتن و تجهیز ارتش محمدرضا پهلوی
یکی از مسائل تاریخ معاصر ایران نقش و دخالت قدرتهای جهانی در ایران است. این امر در مورد ارتش نیز مصداق پیدا میکند؛ بهویژه در دوره سلطنت پهلوی که از مقطعی به بعد روابط راهبردی میان تهران و واشنگتن برقرار شد.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و درحالیکه ایران سالهای آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی را از سر میگذراند تصمیم بر آن شد که با بخشی از نیروهای آمریکایی که در دوره جنگ دوم جهانی در ایران مستقر شده بودند قرارداد بسته شود و آنها در پوشش مستشار نظامی در ایران ساختار فروپاشیدهشده ارتش را انسجام بخشند. این موضوع بهویژه از آن رو اهمیت داشت که ایران از یک موقعیت استراتژیک برخوردار بود و جایگاه مهم این کشور در ساختار نظام دو قطبی و همسایگی با اتحاد جماهیر شوروی اهمیت ایران برای آمریکا را دو چندان مینمود.
بدینترتیب در دوره ریاستجمهوری ترومن در آمریکا و بر اساس شرایط منطقهای و بینالمللی مقرر شد با اعطای کمکهای فنی، اقتصادی و نظامی، بنیه نظامی ایران تقویت شود تا ایران در سیستم امنیتی غرب قرار گیرد. بخشی از این کمکها در قالب حضور مستشاران نظامی تحقق پیدا کرد؛ برای مثال از این مقطع زمانی به بعد شاهد حضور هیئت نظامی آرمیش، یکی از هیئتهای نظامی آمریکایی، در ایران هستیم. رئیس این هیئت، ژنرال رابرت گرو، افزایش کارایی ارتش ایران را از طریق همکاری با وزارت جنگ و ارتش آمریکا هدف فعالیت خود قرار داده بود. در مجموع وظیفه اصلی این گروه مستشاری عملیاتی کردن دکترین ترومن بود تا ایران به لحاظ سیاسی و نظامی در کمربند امنیتی آمریکا در برابر کمونیسم قرار گیرد.1
نقش آمریکا در ارتش ایران پس از کودتای 1332ش
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه شاهد نقطه عطف مهمی در تاریخ روابط ایران و آمریکا، یعنی کودتای 28 مرداد سال 1332ش، هستیم. این کودتا به تثبیت و تحکیم موقعیت آمریکا در ایران کمک کرد و نقش این کشور را بهویژه در نهادهای امنیتی و نظامی بیش از پیش افزایش داد. در پی کودتا، قانون مصوب مجلس در آبان سال 1332ش به دولت اجازه میداد برای اصلاح و بازسازی ارتش تعدادی از افسران و درجهداران ارتش آمریکا را برای وزارت جنگ استخدام کند. در نتیجه این قانون، حضور مستشاران آمریکایی در ایران سرعتی روزافزون پیدا کرد. در بسیاری از ادارات دولتی و حتی در بخشهایی از وزارت جنگ، افسران آمریکایی اداره امور را بهدست گرفتند. همچنین در اسفندماه سال 1337 بود که موافقتنامه همکاری میان سرلشکر ارفع، سفیر ایران در آنکارا، و فلچروان، سفیر آمریکا در ترکیه، به امضا رسید. بدینترتیب در سال 1339ش شاهد حضور بیش از هفتصد مستشار نظامی آمریکایی در ارتش هستیم. برخی بر این باورند که با عقد این قرارداد، روابط ایران با آمریکا در زمینه نظامی از حالت عادی و رسمی به وضعیت دستنشاندگی تغییر پیدا کرد.2
عدهای از مستشاران آمریکایی در تهران
شماره آرشیو: 1-1159-288م
نکته جالب قرارداد یادشده این بود که فقط به حضور مستشاری افسران و درجهداران آمریکایی محدود نمیشد و آنها نقش چشمگیری در تصمیمگیریهای سیاسی و نظامی داشتند؛ برای مثال در اسناد لانه جاسوسی آمده است: «بر اساس این قرارداد، رئیس هیئت مستشاری آمریکا بر همه افسران ارتش شاهنشاهی تقدم داشت، مشارالیه مستقیما عهدهدار کلیه امور ژاندارمری بود».3 در واقع حضور گسترده مستشاران آمریکایی و قدرت بسیار آنها سبب میشد افسران و امرای ارتش ایران بهشدت تحت تأثیر نظرها و دیدگاههای افسران آمریکایی قرار گیرند و به نوعی تصمیمات خود را متأثر از آنها اتخاذ کنند.
در مجموع درحالیکه کمکهای نظامی آمریکا بین سالهای 1328 تا 1331ش حدود هفدهمیلیون دلار بود، این کمکها در فاصله سالهای 1332 تا 1340ش به مبلغی بالغ بر 436 میلیون دلار رسید. نکته جالب این است که مجموع کمکهای نظامی آمریکا به ایران در این سالها تقریبا نیمی از کمکهایی بود که به کل کشورهای جهان میکرد. در همین بازه زمانی بود که تعداد زیادی از افسران ارتش در دانشگاهها و مدارس نظامی آمریکا تخصص دیدند و بیش از 25000 درجهدار ایرانی با استفاده از سلاحهای جدید آشنا شدند. البته از ذکر این نکته نباید غافل بود که واشنگتن برای تأمین اهداف خود در منطقه چنین کمکهایی به ایران میکرد و درواقع فضای نظام دو قطبی این کمکها را ایجاب میکرد.4
نقش آمریکا در ارتش ایران در دوران جانسون و نیکسون
سیر فزاینده حضور مستشاران نظامی آمریکایی در ارتش ایران ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواسط دهه 1340ش و در دوران لیندون جانسون، نقش آمریکا در ارتش ایران وارد ابعاد جدیدی شد. از این مقطع به بعد معاملات تسلیحاتی جای کمکهای نظامی را گرفت. مضاف بر این، دولت جانسون با صدور سیستمهای تسلیحاتی بسیار پیشرفته به ایران، که توان پرداخت آن را به واسطه افزایش درآمدهای ناشی از فروش نفت داشت، موافقت کرد. در زمینه فروش تجهیزات نظامی، آمریکا آمادگی خود را برای ارسال پیشرفتهترین بمبافکنها و هواپیماهای فانتوم اف 4 و موشکهای هوا به هوای سایدویندر اعلام کرد. در همین ارتباط، جانسون به شرکتهای مهم تولید تسلیحات از جمله مک دانل داگلاس و بوئینگ فشار وارد کرد تا فروش بیشتری به ایران داشته باشند.5
جولیوس هومز (سفیر) به اتفاق ژنران ماکسول تیلور و ژنرال اکهارت؛
رئیس ستاد نیروهای مسلح و رئیس هیئت مستشاران نظامی آمریکا در ایران
شماره آرشیو: 1-5462-4ع
در ادامه روی کار آمدن نیکسون در آمریکا و با توجه به دکترین نیکسون، جایگاه ایران در استراتژی منطقهای آمریکا ارتقا یافت. رهبران آمریکا، که در درگیر جنگ ویتنام بودند، به این نتیجه رسیدند که امنیت منطقه خلیج فارس باید به قدرتهای منطقهای متحد آمریکا واگذار شود. خروج انگلستان نیز از منطقه مزید بر علت شد. ایران به عنوان گزینه اول وظیفه ژاندارمی را بر عهده گرفت و در چهارچوب این راهبرد کلان بود که روابط نظامی ایران و آمریکا ابعاد جدیدی پیدا کرد. پیگیری این سیاست باعث شد ایران در سال های منتهی به انقلاب اسلامی به زرادخانه تسلیحاتی عظیمی تبدیل شود که بیشترشان از آمریکا روانه ایران شده بودند.6
در سال 1349 بود که دولت ایران سفارش چندین میلیون دلاری برای سیستم ارتباطی و حفاظتی به شرکت «مارکونی رادار سیستم» داد. این شرکت وظیفه داشت یک سیستم دفاعی مجهز به دستگاههای کامپیوتری که قادر به هدایت هواپیماهای جنگی برای تعقیب و انهدام بمبافکنهای دشمن باشد، تأسیس کند. سفارش چنین سیستم مجهزی که از آخرین دستاوردهای ارتش آمریکا بود از آن جهت بود که قدرت نیروی هوایی ایران به عنوان ژاندارم آمریکا خارج از محدوده مرزهای سرزمینی تا خلیج فارس و اقیانوس هند گسترش یابد.7
در بهمن 1350 بزرگترین معامله تسلیحاتی بین ایران و آمریکا انجام شد. در این سال وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که ایران سفارش خرید دومیلیارد دلار اسلحه به آمریکا داده است. این سفارش شامل سیصد هواپیمای شکاری بمبافکن مافوق صوت بود که بهظاهر قدرت هوایی ایران را در بین پنج کشور برتر دنیا قرار میداد؛ بگذریم از اینکه توان نظامی ایران به هیچ وجه خودکفا نبود، اما شاید بتوان گفت سفر نیکسون در خرداد سال 1351ش اتفاق مهمی در روابط تسلیحاتی ایران و آمریکا بود. نتیجه این سفر خرید هر گونه تسلیحاتی از آمریکا توسط شاه غیر از سلاحهای اتمی بود. در پی این سفر بود که در سال 1353ش یکی از پرسروصداترین و جنجالیترین خریدهای تسلیحاتی ایران از آمریکا انجام شد. بر اساس این قرارداد ایران هشتاد فروند هواپیمای اف 14 به مبلغ 3/ 2 میلیارد دلار از آمریکا خرید که در آن موقع مدرنترین هواپیمای آمریکا بهشمار میآمد و ارتش آمریکا خود تازه به سفارش این مدل هواپیما اقدام کرده بود. این حجم از خرید تا جایی ادامه پیدا کرد که 20 درصد کل بودجه کشور را در سال 1356ش بودجه نظامی دربر میگرفت؛8 غافل از آنکه اقتصاد ایران هر روز شکنندهتر از گذشت میشد.
محمدرضا پهلوی به اتفاق ریچارد نیکسون (رئیسجمهور آمریکا) در محوطه کاخ سفید
شماره آرشیو: 2202-115ز
در مجموع باید گفت که رابطه میان ارتش ایران و دولت ایالات متحده در سالهای سلطنت محمدرضا پهلوی همانند روابط شاه و واشنگتن تحت تأثیر منافع ایالات متحده آمریکا بود. در واقع در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی ایران در چهارچوب منافع آمریکا برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی تعریف میشد؛ بدین ترتیب ارتش ایران در چهارچوب نظام دوقطبی و برای تأمین منافع آمریکا به شکلهای مختلف تجهیز شد. این تجهیز گاه از طریق ارسال تجهیزات و تسلیحات پیشرفته به ایران بود و گاه از طریق استفاده از مستشاران نظامی. مستشارانی که بعضا از آنچنان قدرتی برخوردار بودند که فرماندهان و امرای ارتش ایران باید از آنها تبعیت میکردند. در نتیجه چنین وضعیتی بود که ارتش و در کل نیروهای نظامی ایران بهشدت به آمریکا وابسته شد. البته این مسیر وابستگی با پیروزی انقلاب تغییر کرد و نظام برآمده از انقلاب اسلامی کوشید ارتش و در کل توان نظامی کشور را از وابستگی به خارج رها کند.
پی نوشت:
1. جورج لنجافسکی، رؤسای جمهور آمریکا و خاورمیانه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز، 1373، ص 49.
2. علیرضا ازغندی، تاریخ روابط خارجی ایران 1357-1320، تهران، انتشارات قومس، 1382، ص 276.
3. اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب هفتم، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸6، ص ۵۱۷.
4. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیستوپنجساله ایران، ج 1، تهران، مؤسسه رسا، چ هفتم، 1384، ص 517.
5. پیتر آوری، تاریخ ایران در دوره پهلوی، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، ج 3، تهران، عطایی، ص 136.
6. علیرضا ازغندی، همان، ص 334.
7. همان، ص 339.
8. علیرضا امینی، تاریخ روابط خارجی ایران در دوره پهلوی، تهران، صدای معاصر، 1386، ص 201.