یکی از بلاهایی که ایران در جنگهای جهانی به آن دچار شد کمبود مواد غذایی، گرانی و درنتیجه گرسنگی مردم و قحطی گسترده در کنار شیوع انواع بیماریهای واگیردار و مسری بود که به دلایل مختلف بر مردم ایران تحمیل شد
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ نگاهی به جنگهای جهانی اول و دوم ما را به این نتیجه میرساند که چنین جنگهایی پیامدهای بسیاری برای جهان داشته است. از کشتههای چندمیلیونی تا نابودی زیرساختهای این کشورها همه رنجهایی است که جهان در دو جنگ یادشده با آن روبهرو بوده است. در عین حال، این دو جنگ برای کشورهایی که اشغال شدند به صورت مضاعف مصیبتبار بوده است. یکی از این کشورها ایران است که در هر دو جنگ، نیروهای متجاوز بخشهایی از آن را به تصرف خود درآوردند. خرابیهای ناشی از این دو جنگ برای ایران به قدری بود که تا سالها کشور درگیر بازسازی و بهبود اوضاع شد.
یکی از بلاهایی که ایران در جنگهای جهانی به آن دچار شد تاراج غلات بود. در واقع نیروهای متجاوز ازآنجاکه برای تأمین آذوقه سربازان خود به مواد غذایی نیاز داشتند در بسیاری از موارد و هنگام کمبود به غارت منابع ملی کشورمان دست میزدند و به این وسیله بر درد و رنجهای مردم کشورمان میافزودند. بر این اساس، تلاش خواهیم کرد در سطور زیر این موضوع را مطرح و دلایل آن را بررسی کنیم.
جنگ جهانی اول
چندی بعد از به تخت نشستن احمدشاه قاجار در ایران، جنگ جهانی اول با قتل ولیعهد اتریش در سارایوو آغاز شد. نخستوزیر وقت ایران، مستوفیالممالک، بدون هیچ درنگی بیطرفی ایران را در جنگ اعلام کرد. بااینحال، به دلیل ضعف دولت مرکزی در ایران دول روس و انگلستان از شمال و جنوب ایران را اشغال و خسارات و لطمات جبرانناپذیری به کشورمان وارد کردند. نکته جالب اینجاست که انگلیسیها تا چند سال بعد نیز در ایران ماندند و تنها بعد از کودتای رضاشاه بود که خاک ایران را ترک کردند. حضور این نیروها در ایران باعث شیوع انواع بیماریهای واگیردار و مسری همچون وبا و آنفولانزا شده بود. علاوه بر این، به دلیل کمبود مواد غذایی و غلات قحطی نیز کشور را دربر گرفت.[1]
جان لارنس کالدول، وزیرمختار آمریکا در ایران، دراینباره گفته است: «کمبود مواد غذایی بهویژه گندم و انواع نان، سراسر ایران بهویژه مناطق شمالی، حاشیهای و نیز تهران را چنان در برگرفته که پیش از آغاز زمستان، فقر و رنج وسیعی پدید آمده است. تردیدی نیست که زمستان امسال مرگ و گرسنگی چند برابر خواهد شد. حتی در این مقطع از سال، قیمت ارزاق و خوراکی به بالاترین حد خود در چندین سال گذشته رسیده و کمبود غله و میوهجات بسیار هشداردهنده و تکاندهنده است».[2]
همچنین جعفر شهریباف، نویسنده و پژوهشگر ایرانی نیز که در زمان وقوع این فاجعه، دوران کودکی را میگذرانده، وضعیت کشور در آن مقطع را چنین شرح داده است: «در همین قحطی نیز بود که نیمی از جمعیت پایتخت از گرسنگی تلف شده، اجساد گرسنگان در گوشه و کنار کوچه و بازار هیزموار روی هم انباشته شده، کفن و دفن آنها میسر نمیگردید و قیمت گندم از خرواری 4 تومان به 400 تومان و جو از من 2 تومان به 200 تومان رسیده، هنوز دارندگان و محتکران آنها حاضر به فروش نمیشدند».[3]
محمدقلی مجد، پژوهشگر تاریخ معاصر، گفته است: در مجموع چیزی نزدیک به دهمیلیون نفر از جمعیت ایران در جنگ جهانی اول کاسته شد و جمعیت کشور از 21 میلیون نفر به چیزی نزدیک به 11 میلیون نفر رسید که بخشی از این فاجعه بیشک ناشی از اشغال ایران به دست نیروهای روس و انگلستان و قحطی فراگیر و گسترده در کشور بود. این قحطی نیز تا حدود بسیاری زاییده سیاست روس و انگلستان در ایران بود.[4]
تصویری از مرگ گرسنگان در دوره قحطی بزرگ
برخی بر این باورند که دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و عراق، ممانعت و جلوگیری از ورود غذا از ایالات متحده و در نهایت اتخاذ برخی سیاستهای مالی ــ از جمله پرداخت نکردن درآمدهای نفتی متعلق به ایران ــ مسبب اصلی بروز این بحران بزرگ در کشور بود. در واقع فارغ از اینکه حضور نیروهای خارجی در کشور نیاز به محصولات غذایی و غله را افزایش میداد سیاست دول استعمارگر نیز بر دامنه و گستره مشکل کمبود غله نیز دامن میزد و شرایط کشور را بیش از پیش وخیم میکرد.[5]
جنگ جهانی دوم و تکرار اتفاقات
حوادثی که در جنگ جهانی اول رخ داد در جنگ جهانی دوم نیز دوباره اتفاق افتاد و ایران دوباره گرفتار قحطی و جنگزدگی شد. دولت ایران این بار نیز در جنگ اعلام بیطرفی کرد و رضاشاه به نوعی قصد داشت با وقتکشی پیروز جنگ مشخص شود. بااینحال، این بار نیز سه قدرت متفق، یعنی ایالات متحده آمریکا، انگلستان و اتحاد جماهیر شوروی، ایران را اشغال و به نوعی درگیر جنگ جهانی کردند. بهانه تهاجم نیز نیاز مبرم مسکو به انتقال تجهیزات و مهمات از طریق خاک ایران به دلیل تهاجم آلمان بود. اما این سه قدرت فقط به انتقال منابع و تجهیزات بسنده نکردند و بسیاری از زیرساختهای کشور را نابود کردند. همچنین نفت را که منبع درآمد اصلی کشور بود، در دست گرفتند و این گونه ایران درگیر بحران اقتصادی شد که پیامدهای آن در بخشهای مختلف از جمله افزایش قیمت مواد غذایی و کمبود غذا مشهود بود.
کاتوزیان میگوید: متفقین اگرچه گفته بودند در امور داخلی ایران مداخله نخواهند کرد، خواستهای مهمی از ایران داشتند که تا زمانی که نیروهای آنان در ایران باقی بودند هیچ دولت ایرانی نتوانست در برابر آنان مخالفت کند. به تعبیر وی با اشغال ایران، نفت در اختیار نیروهای متفقین قرار گرفت و ارزش ریال به کمتر از نیمی از سطح پیش از اشغال تنزل پیدا کرد. در نتیجه از نظر طلا و ارز خارجی، بهای کالا و خدماتی که کشورهای دیگر از ایران میخریدند کمتر از نیمی از آن بود که قبلا میپرداختند، و بهای واردات از آنان بیش از دو برابر شده بود. نشر اسکناس افزایش یافت تا متفقین بتوانند نیازهایشان را از ایران نسیه بخرند و بهای آن را پس از جنگ بپردازند. در نهایت، این سیاستها، و احتکار و سودجویی به تورم افسارگسیخته، کمبود کالا و بهویژه نان و افزایش فقر در کشور انجامید.[6]
حضور نیروهای متفقین در ایران باعث شد بیشتر تولیدات کشاورزی و صنعتی در خدمت نیروهای اشغالگر قرار گیرد و برای آنها مصرف شود؛ در نتیجه جامعه ایران و توده مردم از آن تولیدات محروم شدند؛ بهخصوص که در این مقطع شاهد حضور تعدادی از اتباع کشور لهستان در ایران بودیم که در واقع آوارگان جنگ جهانی دوم قلمداد میشدند. درحالیکه براساس ماده هفت پیمان اتحاد سهگانه، که در 24 آذر 1320ش بین ایران و انگلستان و شوروی امضا شد، متفقین میبایست مواد غذایی خود را از خارج وارد میکردند، آنها مایحتاج خود را از درون ایران فراهم کردند.[7]
محمدقلی مجد بحران جنگ جهانی دوم در ایران را این گونه توصیف کرده است: «روسیه و انگلیس متعاقب اشغال ایران همه کامیونها، اتوبوسها و همچنین خط آهن ایران را تصاحب کرده، قوت لایموت مردم ایران را در هر جایی که بدان دست مییافتند، مصادره میکردند و دهها هزار آواره لهستانی از روسیه به ایران کوچاندند» و وضعیت مواد غذایی، حمل و نقل، بهداشت و سلامت عمومی در ایران را بهشدت بحرانی کرد. آمارها نشان میدهند که در دوره چهارساله اشغال کشور، حدود 2 تا 4 میلیون تَن از جمعیت ایران بر اثر عوامل مختلف، اعم از بمبارانهای نظامی، قحطی و گرسنگی و بیماری از بین رفتند؛ در نتیجه ایران سالها از رشد و توسعه و تولید و پیشرفت اقتصادی باز ماند.[8]
در مجموع باید گفت که با اشغال ایران در دو جنگ جهانی حوادثی مشابه اتفاق افتاد. حضور نیروهای اشغالگر در ایران در دو جنگ یادشده سبب شد کشور با مشکلات و مصائب بسیاری روبهرو شود. یکی از این مشکلات قحطی و کمبود مواد غذایی و غلات بود که به دلایل مختلف اتفاق میافتاد. در هر دو جنگ حضور نیروهای نظامی خارجی در ایران نیاز به مواد غذایی و غله را به طور گستردهای افزایش داد. در واقع حضور این نیروها در ایران باعث شده بود مصرف مواد غذایی در کشور بیش از پیش شود و همین امر تأمین مایحتاج را برای بیشتر مردم مشکل کرده بود، اما این تمام ماجرا نبود و سیاست کشورهای متفق در ایران نیز بر دامنه مشکلات افزود و به نوعی آن را تشدید کرد.
با حمله کشورهای متفق به ایران و تسلط آنها بر چاههای نفت کشور نه تنها زیرساختهای ایران به طور تقریبا کاملی نابود شد بحران نیز اقتصاد کشور را دربر گرفت؛ به این ترتیب که از ارزش ریال کاسته شد و توان خرید مردم کشورمان در مقابل نیروهای بیگانه کاهش یافت؛ بهخصوص که چنین وضعی با تورم و احتکار همراه شد و مردم را در تأمین مواد غذایی و غلات مورد نیاز دچار مشکلات جدی کرد. هنگامی که این مشکلات با بیماریهای واگیردار همچون وبا همراه شد به فجایعی انجامید که در نهایت باعث مرگ میلیونها انسان در ایران شد.
پینوشتها:
[1] . احمدعلی سپهر، ایران در جنگ بزرگ، تهران، پژواک کیوان، 1395، صص 9-25.
[2] . مجید تربتزاده، قحطی بزرگ، قابل بازیابی در:
https://www.qudsonline.ir/news/722400
[3] . جعفر شهری باف، تهران قدیم، تهران، انتشارات معین، 1356، ص 26.
[4] . محمدقلی مجد، قحطی بزرگ، ترجمه محمد کریمی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، صص 18-20.