نگاهی به نقش خواهر شاه در کودتای 28 مرداد 1332؛

چگونگی مبارزه اشرف با مصدق

اشرف بعد از روی کار آمدن دولت مصدق مجبور شد از کشور خارج شود. در این دوره وی مخالفان سیاسی مصدق را در کشور‌های اروپای غربی گرد آورد و به مبارزه با دولت مصدق ادامه داد
چگونگی مبارزه اشرف با مصدق

به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ کودتای 28 مرداد 1332 از مهم­ترین بزنگاه­های تاریخ معاصر ایران است. کنشگران متفاوت با انگیزه‌های مختلف در این کودتا دست داشتند. یکی از این افراد اشرف پهلوی بود. نقش اشرف در این کودتا و در مقام خواهر بانفوذ شاه نقطه کانونی این نوشتار است. عمده تأکید این نوشتار بر تأثیرات حضور و فعالیت‌های اشرف بر دینامیک و جریان‌های این رویداد خواهد بود.
 
دوری از ایران؛ دسیسه‌چینی در خارج
اشرف بعد از روی کار آمدن دولت مصدق مجبور شد از کشور خارج شود. در این دوره وی مخالفان سیاسی مصدق را در کشور‌های اروپای غربی گرد آورد و به مبارزه با دولت مصدق ادامه داد. از یک‌سو مقالاتی علیه دکتر مصدق در مطبوعات اروپا منتشر می‌کرد و از طرفی مرتب به محمدرضا پهلوی نامه می‌نوشت و او را علیه مصدق تحریک می‌کرد. آمریکا و سوئیس مبالغ هنگفتی در اختیار اشرف قرار می‌دادند تا او از تهران اطلاعاتی در مورد دولت متزلزل دریافت کند و با مقامات انگلیسی به اشتراک بگذارد. اشرف در تابستان ۱۳۳۰ برای اولین بار در اروپا با قوام‌السلطنه ملاقات کرد. او از قوام دعوت کرد که به ایران برود و حکومت را به‌دست گیرد، اما قبل از آن به لندن رفت و در این زمینه با مقامات انگلیسی مذاکره کرد. به همین دلیل قوام برای اتمام معالجه بهانه‌تراشی کرد و ابتدا به لندن و سپس به ایران رفت. قوام به توصیه اشرف و ارتباط با تاج‌الملوک، مادر شاه، عده‌ای از نمایندگان مجلس را گرد آورد و با تشکیل جلسات مخفیانه شروع به تضعیف حکومت مستقر کرد.[1] با تشدید اختلافات میان محمدرضا پهلوی و مصدق برای انتخاب وزیر جنگ در سال ۱۳۳۱، مصدق استعفا کرد. پس از انتشار خبر استعفای مصدق، اشرف در گفت‌وگو با شاه، او را متقاعد کرد که شرایط جدید را بپذیرد. اشرف تأکید داشت که این پیرمرد مقتدر تنها راه حل مشکل است.[2] در نتیجه اولین اقدام اشرف علیه دولت مصدق دسیسه‌چینی در خارج برای تضعیف آن و در نهایت تلاش برای ارائه جایگزین مصدق بود که به نتیجه مطلوب نرسید.
 
اشرف پهلوی در ملاقات با احمد قوام
اشرف پهلوی در ملاقات با احمد قوام
شماره آرشیو: 1342-۱۱ع
 
ناامیدی از تغییر و گسترش نفوذ
اشرف پس از آنکه نسبت به تغییر مصدق با رویه‌های داخلی ناامید شد، بر عمق ارتباطات خود با انگلیس و آمریکا در جهت تغییر مسیر از امید به تغییر داخلی به دخالت خارجی افزود. این ارتباطات زمانی گسترده شد که انگلیس و آمریکا نسبت به برنامه‌ریزی و اجرای کودتا اطمینان یافتند. در حقیقت پس از اینکه دو کشور انگلیس و آمریکا بر اجرای نقشه کودتا هم‌نظر شدند، اعلام کردند که شاه باید در عملیات شرکت کند. در چنین شرایطی نقش اشرف بسیار مهم تلقی شد؛[3] چرا که محمدرضا پهلوی برای پذیرش خواسته‌های انگلیس و آمریکا در خصوص برکناری مصدق باید آمادگی پیدا می‌کرد و نیاز به حمایت روانی داشت. بنابراین برای مطمئن ساختن شاه از اینکه آمریکا و انگلیس قصد پشتیبانی کامل از او را دارند، سازمان‌های جاسوسی سیا و اینتلیجنت‌سرویس درصدد برآمدند از نفوذ خواهرش اشرف، که در فرانسه اقامت داشت، استفاده کنند و به وسیله او محمدرضا پهلوی را مطمئن سازند که لندن و واشنگتن قصد حمایت از او را دارند.[4] اسدالله رشیدیان در زمانی که با اشرف ملاقات کرد، او را از چنین وضعیتی آگاه ساخت و ترتیب ملاقات وی با نورمن داربی شایر، نماینده سرویس اطلاعات مخفی، و استیون مید، نماینده سیا، را داد. البته رشیدیان گفته بود که اشرف مشتاق نقش پیشنهادی بازگشت به تهران و ملاقات با محمدرضا پهلوی نیست، اما فردای آن روز در مقالات با نمایندگان رسمی، توافق خود را اعلام کرد.[5]
 
اشرف پهلوی همراه اسدالله رشیدیان در بازدید از استان اصفهان
اشرف پهلوی همراه اسدالله رشیدیان در بازدید از استان اصفهان
شماره آرشیو: 3369-۱۱ع
 

اشرف پس از دریافت یک پاکت سیاسی برای برادرش قبول کرد که به تهران پرواز کند و به او اطمینان دهد که ایالات متحده و انگلستان در مورد کودتا به هماهنگی نهایی رسیده‌اند.[6] دونالد ‌نیوتن ویلبر، از طراحان کودتای 28 مرداد، در گزارش خود آورده است که «شاهزاده اشرف پهلوی را از اروپا به ایران فرستادیم تا شاه را آماده کند و به او توضیح دهد که آمریکا و انگلیس چه می‌خواهند».[7] اشرف در 12 مرداد 1332 بدون کسب اجازه از دولت یا شاه، با هواپیمای ایرفرانس به نام بانو شفیق ــ نام همسر اشرف ــ وارد فرودگاه
مهرآباد شد.[8] ورود اشرف به تهران با توجه به سابقه ذهنی واقعه 30 تیر، اعتراض شدیدی را به همراه داشت. مطبوعات و رسانه‌های سیاسی و اجتماعی ایران و همچنین مصدق مخالفت خود را اعلام کردند و به محمدرضا پهلوی پیغام دادند که اشرف باید ظرف 48 ساعت تهران را ترک کند. در این مدت اشرف با همه یاران و دوستان خود تماس گرفت و از آنان خواست تا در مبارزه علیه حکومت مصدق متحد شوند. دربار در جواب فرماندار نظامی تهران اعلام کرد که اشرف برای جمع‌آوری پول به‌ منظور تهیه مخارج بیمارستان پسرش به تهران آمده است. اشرف با واسطه پاکتی به محمدرضا پهلوی تحویل داد و از ایران خارج شد. این پاکت حاوی نام اشخاصی بود که شاه باید در مسیر موفقیت کودتا با آنها ملاقات می‌کرد و کنش‌هایی نیز تعیین شده بود که شاه باید انجام می‌داد.[9]
 
اشرف؛ کنشگر پنهان کودتا
نقش اشرف پهلوی در کودتای 28 مرداد به فعالیت‌های پنهانی، هماهنگی و عملیات روانی محدود می‌شود. چنین نقشی تا موفقیت کودتا در روز 28 مرداد تداوم یافت. در حقیقت سازمان سیا کودتا را در دو بخش طراحی کرد: یک شاخه نظامی و یک شاخه روانی و تبلیغاتی به رهبری دونالد ویلبر. نقش اشرف به شاخه دوم مربوط بود.
 
پس از واقعه نصیری و دستگیری او توسط مصدق، شایعه شده بود که کودتای شاه شکست خورد. اشرف در مقابله با چنین حوادثی نقش داشت. با نقش‌آفرینی و پول سیا، چندین هزار نسخه آگهی و پوستر متن حکم شاه مبنی بر برکناری مصدق تهیه و در سطح شهر توزیع شد. در عرض دو روز این آگهی‌ها و پوسترها در سراسر تهران پخش شد و تلاش بر این بود تا به مردم القا شود که مصدق بود که به تاج و تخت و پادشاهی خیانت کرد.
 
یکی از مسائلی که به اشرف کمک می‌کرد تا از حوادث و اطلاعات داخل ایران آگـاهی یابد نامه‌هایی بود کـه از یـک شـخص ناشـناس، مرتبـا بـرای وی فرستاده می‌شد. این نامه‌ها ابتدا به ترکیه و سپس به ژنو می‌رسید. فرد یادشده به گفته اشرف، از افراد بسیار نزدیک مصدق بود.[10]
 
اگرچه با همکاری اشرف طرح کودتا علیه مصدق و سرنگونی دولت او با موفقیت اجرا شد، او تا هشت ماه بعد همچنان در تبعید ماند. اشرف علت بازنگشتن به ایران را ابتلا به بیماری سـل و رفـتن به بیمارستانی در سوئیس بیان کرده،[11] اما واقعیت آن است که حسین علاء (وزیر دربـار) پنج روز پس از پیروزی کودتا، یعنی در 2 شهریور 1332، طی نامه‌ای به محمدرضا پهلوی با اشاره به ازسرگیری مداخلات مادر و خواهرش در امور سیاسی کشور به محض بازگشت به ایران، از او خواست بـا توجـه بـه شـرایط موجود، مانع بازگشت آنها به ایران شود.[12] در نتیجه مادر شاه بازگشت، اما محمدرضا پهلوی با توجه به شناختی که از اشرف و شرایط پس از کودتا در کشور داشت به خواهرش توصیه کرد که تا افتادن آب‌ها از آسیاب و فرو نشسـتن التهاب کودتا از مراجعت به ایران خودداری ورزد.
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 عالی‌جناب خاکستری‌پوش پهلوی دوم
 

فشرده سخن
اشرف پهلوی چهره مرموز سیاست در دوره حاکمیت محمدرضا پهلوی بود. تبعید اشرف توسط مصدق کارساز نبود و اگرچه مصدق تلاش کرد دست او را از مداخله در امور سیاسی کشور کوتاه کند، اما زمینه رابطه وی با فرماندهان انگلیسی و آمریکایی در جهت فعالیت علیه دولت مصدق فراهم شد. اشرف پهلوی، با همکاری مقام‌های اروپایی و با استفاده از اطلاعات به‌دست‌آمده تلاش کرد تا از طریق تحریک و تشویق برادرش، شاه، و با هماهنگی با قوام‌السلطنه، تغییراتی در ایران ایجاد کند که به سرنگونی دولت مصدق و نصب قوام‌السلطنه به نخست‌وزیری منجر شود، اما هنگامی که این سیاست شکست خورد، دامنه فعالیت اشرف به کنشگری پنهان و البته مهم در کودتا گسترش یافت. عمده فعالیت اشرف در سقوط دولت مصدق معطوف به پشتیبانی روانی از محمدرضا پهلوی بود. شاه به حمایت روانی نیاز داشت؛ به همین منظور سیا در پاریس دست به دامان اشرف پهلوی شد تا او را به حمایت انگلیس و آمریکا دلگرم کند. اشرف با اطمینان دادن به شاه مبنی بر حمایت کامل انگلیس و آمریکا و هماهنگی نیروهای کودتا، کنشگری فعالی در سقوط دولت مصدق داشت.
 
اسدالله رشیدیان،‌ اشرف پهلوی و سرلشکر مهدیقلی علوی مقدم از عوامل اصلی کودتا
اسدالله رشیدیان،‌ اشرف پهلوی و سرلشکر مهدیقلی علوی مقدم
از عوامل اصلی کودتا
شماره آرشیو: 69-554-الف

 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. حسین مکی، وقایع سی ام تیر (1331)، تهران، ایران، 1366، صص 94-97.
[2]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، روزهای افتخار، تهران، گلفام، 1375، ص 291.
[3]. دونالد نیوتن ویلبر، عملیات آژاکس، ترجمه ابوالقاسم چمنی، تهران، موسسه ابرار معاصر، 1380، صص 35-37.
[4]. سی.ام. وودهاوس، اسرار کودتای 28 مرداد: شرح عملیات چکمه (آجاکس)، ترجمه نظام دربندی، تهران، رهنما، 1368، صص 49-52.
[5]. همان، ص 50.
[6]. اشرف پهلوی، همان، صص 203-2010.
[7]. نیلگون دریایی، «سایه شوم اشرف پهلوی بر دولت مصدق»، مطالعات تاریخی، ش 54 (پاییز 1395)، ص 214.
[8]. مارک. ج گازیوروسکی، دیپلماسی آمریکا و شاه، ترجمه جمشید زنگنه، تهران، رسا، 1371، ص 183.
[9]. سی.ام. وودهاوس، همان، صص 61-65.
[10]. اسکندر دلدم، من و فرح پهلوی، ج 2، تهران، اقبال، 1372، صص 802-803.
[11]. اشرف پهلوی، چهره‌هایی در آینه، تهران، امیرمستعان، 1381، ص 192.
[12]. نیلگون دریایی، همان، ص 226.
https://iichs.ir/vdci3rar.t1awz2bcct.html
iichs.ir/vdci3rar.t1awz2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما