رضاشاه و جواهرات سلطنتی؛

دزدی به سبک پهلوی

موضوع جواهرات سلطنتی و سرقت آنها توسط رضاشاه یکی از موارد بحث برانگیز در بسیاری از کتب تاریخی است. در زمان خروج رضاشاه از ایران، عده‌ای از نمایندگان معتقد بودند که جواهرات سلطنتی محفوظ مانده و رضاشاه موفق به سرقت آنها نشده است، اما گروه دوم مدعی سرقت جواهرات توسط رضاشاه بودند
دزدی به سبک پهلوی
  
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ رضاشاه در دوره سلطنت خود ثروت زیادی اندوخت. بخش مهمی از این ثروت شامل انواع جواهرات و زینت‌آلات گران‌بها بود که به کشور تعلق داشت و در واقع بخشی از اموال عمومی به‌شمار می‌آمد. جواهرات سلطنتی طی صدها سال در دوره پادشاهان مختلف ایران و به دست آنها جمع‌آوری شده بود. رضاشاه نیز در دوره سلطنت خود به روش‌های خشونت‌آمیز جواهرات بسیاری از مردم گرفت. بااین‌حال موضوع مهم این است که رضاشاه هنگام خروج از کشور قصد داشت بخش مهمی از این جواهرات را با خود ببرد. ظاهرا او موفق شد بخشی از آنها را از کشور خارج کند که همین موضوع اعتراض نمایندگان مجلس سیزدهم را برانگیخت. البته برخی از منابع نیز معتقدند رضاشاه نتوانست جواهرات سلطنتی را با خود ببرد.
 
جواهرات و قطعات زينتي لباس شاهان قاجار
جواهرات و قطعات زینتی لباس شاهان قاجار
شماره آرشیو: 1-1504-124ط
 
جواهرات سلطنتی و ارزش آن
جواهرات سلطنتی بخشی از سرمایه ملی کشور است؛ سرمایه‌ای که قرن‌ها به دست پادشاهان مختلف گردآمده است. این سرمایه برای اولین بار در زمان رضاشاه مورد سوءاستفاده و دست‌اندازی قرار گرفت. هم‌زمان با آغاز تبعید پهلوی اول، این موضوع را برخی از نمایندگان مطرح کردند. اولین بار یکی از نمایندگان در اوایل مهرماه در سخنانی تند از این قضیه انتقاد کرد. انتقادات نماینده مجلس زمانی مطرح شد که رضاشاه وارد کرمان شده و قرار بود از آنجا به بندرعباس و سپس آمریکای جنوبی یا آرژانتین برود؛ هرچند این مقصد بعدها تغییر کرد.
 
در بخشی از نطق این نماینده آمده بود: «آیا این خبر مایه تأسف نیست که پیش از رسیدگی به موضوع جواهرات سلطنتی و قبل از تصفیه حساب‌های بیست‌ساله مربوط به وزارت فرهنگ و پیشه و هنر، کشاورزی، شهرداری، غصب اموال و املاک و مستغلات و... شاه سابق، که مملکت را این طور پریشان و بیچاره ساخته، رهسپار اقصی بلاد خارجه شود؟»[1] به طور کلی موضوع جواهرات سلطنتی و خروج آنها از کشور به دست رضاشاه در مجلس سیزدهم رنگ‌وبوی جدی به خود گرفت. در این شرایط دو دیدگاه کلی مطرح بود: عده‌ای از نمایندگان معتقد بودند که جواهرات سلطنتی محفوظ مانده و رضاشاه موفق به سرقت آنها نشده است، اما گروه دوم مدعی سرقت جواهرات توسط رضاشاه بودند.
 
1. جواهرات سلطنتی محفوظ است
نمایندگانی که مدعی هستند جواهرات سلطنتی از سرقت رضاشاه در امان ماند، معمولا به گزارش عباسقلی گلشائیان استناد می‌کنند. ظاهرا دو روز قبل از استعفای رضاشاه، عباسقلی گلشائیان از وزارت دارایی برای رسیدگی به نگرانی‌ها درباره به سرقت رفتن جواهرات سلطنتی، به مجلس رفت و تصریح کرد که جواهرات از ایران خارج نشده است و در بانک ملی نگه‌داری می‌شود. بااین‌حال به‌رغم اطمینان گلشاییان، تردیدهایی در میان نمایندگان وجود داشت؛ تردیدهایی که باعث شد محمدعلی فروغی، نخست‌وزیر، در یکی از جلسات مجلس، دوباره به این موضوع اشاره کند و اطمینان دهد که جواهرات در امان مانده‎‌اند، اما گزارش محمدعلی فروغی نیز نتوانست به تردیدها پایان دهد؛ بنابراین مجلس دوباره اعتراض کرد و متعاقب آن علی دشتی پیشنهاد تشکیل کمیته‌ای مستقل برای بررسی وضعیت جواهرات و تشکیل محلی مستقل برای نگه‌داری جواهرات را داد. فروغی و سایر نمایندگان این پیشنهاد را منطقی دانستند.
 
پس از پیگیری‌های مداوم نمایندگان، کمیسیونی برای بررسی جواهرات سلطنتی با حضور نمایندگان منتخب و برخی از مقامات دولتی تشکیل شد. کمیته یا کمیسیون مستقل بعد از تشکیل، گزارشی درباره نحوه نگهداری جواهرات سلطنتی منتشر کرد. این گزارش در وهله اول به این موضوع اشاره می‌کرد که جواهرات سلطنتی در جای خود محفوظ مانده و اصطلاحا به سرقت نرفته است. در بخشی از گزارش نیز به تشریح اقدامات دقیق ثبت و نگه‌داری جواهرات سلطنتی اشاره شده بود؛ همچنین توزیع جواهرات برای نمایش در موزه و انتقال آنها به کاخ گلستان و بانک ملی نیز از دیگر موارد مهم در گزارش کمیسیون بود. در این گزارش هدایا و جواهرات عرضه‌شده توسط افراد و نهادهای مختلف نیز مشخص شد. بااین‌حال نکته مهم در این گزارش، تأکید کمیته بر محفوظ ماندن جواهرات است که باعث شد موضوع به سرقت رفتن جواهرات خاموش و به نوعی فراموش شود.
 
2. رضاشاه جواهرات سلطنتی را به سرقت برد
باورمندان به سرقت جواهرات سلطنتی توسط رضاشاه نیز در اثبات ادعای خود به موارد متعددی اشاره می‌کنند. به گفته این گروه، رضاشاه نه تنها جواهرات سلطنتی را به سرقت برد، بلکه در دوران سلطنت خود نیز به فروش آنها اقدام کرد. البته شایان ذکر است که رضاشاه برای آنکه به اقدامات خود در زمینه فروش جواهرات سلطنتی و استفاده شخصی از آنها صورت قانونی بدهد، اقداماتی انجام داد. نتیجه این اقدامات تصویب قانون فروش جواهرات در اکتبر 1926، کمی بعد از جلوس او بر تخت پادشاهی، در مجلس بود. هرچند هیچ اطلاعاتی درباره فروش این جواهرات و هویت خریداران منتشر نشد، ولی طبق اظهارات دولت قرار
بود عواید حاصل از فروش آنها بخشی از سرمایه بانک جدید ملی ایران را تشکیل بدهد.[2]
 
البته فروش جواهرات برای تأمین منبع مالی بانک جدید، بهانه‌ای بیش نبود. گزارش چارلز سی هارت، وزیرمختار وقت آمریکا در تهران، نشان می‌دهد که رضاشاه و بسیاری از افراد دربار در سوءاستفاده‌های شخصی از جواهرات دست داشتند و به بهانه تأمین منابع مالی برای پروژه‌های اقتصادی، به سوءاستفاده شخصی می‌پرداختند. هارت ماجرایی را گزارش کرده است که حسابدار کل دربار در آن دست داشته است: «یکی از مقامات عالی‌رتبه وزارت امور خارجه چند روز پیش این شایعه را تأیید کرد که فهمیده‌اند [عبدالحسین] دیبا بیش از یک سال پیش زمرد بزرگی را از تخت طاووس بیرون آورده و به جای آن یک قطعه بزرگ شیشه سبز معمولی کار گذاشته است. می‌گویند که این قطعه زمرد را در نیمه دوم سال 1931 به پاریس برده و فروخته‌اند و با پولش در اروپا به سیر و سیاحت پرداخته‌اند...».[3]
 
در کنار این استدلال‌ها، گروهی که معتقدند رضاشاه جواهرات سلطنتی را به سرقت برده است به موضوع دیگری نیز اشاره کرده‌اند. این موضوع، تغییر محل نگه‌داری جواهرات سلطنتی در اوایل سلطنت رضاشاه است. ظاهرا تا پیش از سلطنت رضاشاه، جواهرات سلطنتی در جای مخصوصی نگه داشته می‌شد و بسیاری از درباریان نیز از وضعیت جواهرات و میزان آنها اطلاع داشتند، اما رضاشاه در اوایل سلطنت خود تصمیم گرفت محل نگه‌داری جواهرات را تغییر دهد. این تصمیم باعث شد جواهرات تحت نظارت شخصی رضاشاه درآید. در گزارش میلسپو دراین‌باره آمده است: «به دلیل نگرانی دولت از نمناکی خزانه کاخ سلطنتی، که جواهرات سلطنتی در آن نگه‌داری می‌شوند، حضرت اشرف رئیس‌الوزرا تصمیم گرفت که جواهرات را به اتاق دیگری در همان ساختمان انتقال بدهند که برای نگه‌داری و حفاظت از جواهرات مناسب‌تر باشد. در نتیجه، خزانه جدیدی برای این کار آماده شده است و انتقال جواهرات به محل جدید به میل حضرت اشرف، که باید زمان انتقال آنها با تشریفات مقتضی را تعیین کند، انجام خواهد شد».[4]
 
رسيدگي به جواهرات سلطنتي در اتاق موزه كاخ گلستان در حضور ناصرالدين‌شاه
رسیدگی به جواهرات سلطنتی در اتاق موزه کاخ گلستان در حضور ناصرالدین‌شاه
شماره آرشیو: 2861-1ع
 
استفاده از جواهرات شخصی در مسیر امیال شخصی
گرچه موضوع سرقت جواهرات سلطنتی توسط رضاشاه به‌درستی مشخص نیست، اما آنچه می‌توان درباره آن با قاطعیت اظهار نظر کرد این است که رضاشاه در دوره سلطنت خود بارها از جواهرات سلطنتی جهت منافع شخصی و نه عمومی استفاده کرد. البته پیش از رضاشاه برخی از پادشاهان به‌ویژه پادشاهان قاجاری از جواهرات سلطنتی به عنوان پشتوانه‌ای جهت حل و فصل برخی از مشکلات مالی استفاده می‌کردند، اما استفاده از جواهرات اولا مشروط به اجازه مجلس بود؛ ثانیا در بسیاری از موارد مربوط به مسائل و مشکلات کشور بود؛ چنان‌که در دوره قاجار، یک بار محمدعلی‌شاه تصمیم گرفت از جواهرات سلطنتی به عنوان پشتوانه‌ای برای دریافت وام از کشورهای خارجی استفاده کند، اما مجلس به‌شدت با این موضوع مخالفت کرد و حتی وارد عمل متقابل شد و تلاش کرد جواهرات سلطنتی، که کل قیمت آن تنها حدود ششصدهزار تومان می‌شد، در اختیار مجلس قرار گیرد. از دید مجلس خزانه متعلق به مردم بود.[5]
 
رضاشاه خود را در برابر هیچ نهاد یا سازمانی مسئول نمی‌دانست؛ بنابراین به‌راحتی و برخلاف شاهان قاجار از جواهرات سلطنتی برای منافع و مقاصد شخصی خود استفاده می‌کرد؛ چنان‌که به گفته ملکه مادر «رضا به عنوان هدیه عروسی یک مقدار جواهرات زیبا مشتمل بر الماس و برلیان و انواع طلاجات و جواهراتی را که پس از خلع احمدشاه از سلطنت در خزانه کاخ گلستان کشف شده بود به فوزیه داد. مادر و خواهران فوزیه هم از سخاوتمندی رضا بسیار بهره‌مند شدند و هدایای نفیسی گرفتند»؛[6] همچنین گفته شده است: هنگام ازدواج شاه با فوزیه (فروردین 1317) مقادیری از جواهرات سلطنتی پشتوانه اسکناس را برای برگزاری مراسم جشن و زینت خانواده سلطنتی به امانت گرفتند تا دختران شاه خود را به آن بیارایند، ولی قسمتی از این جواهرات به فوزیه و شمس پهلوی و دیگران داده شد و هرگز به بانک بازگردانده نشد.[7]
 
سخن نهایی
موضوع جواهرات سلطنتی و سرقت آنها توسط رضاشاه یکی از موارد بحث برانگیز در بسیاری از کتب تاریخی است. متأسفانه به دلیل اطلاع دقیق نداشتن مردم و نمایندگان از جواهرات سلطنتی و میزان آنها نمی‌توان به‌صراحت درباره میزان جواهرات به‌سرقت‌رفته رأی داد، اما مشخص است که رضاشاه بعد از آنکه به تبعید اجباری مجبور شد ثروت چشمگیری را با خود به همراه برد. حتی به استناد برخی از منابع تاریخی، بخشی از این جواهرات را انگلیسی‌ها که رضاشاه را همراهی می‌کردند به سرقت بردند. بااین‌حال حتی اگر درباره این ادعا تردید وجود داشته باشد، در استفاده شخصی رضاشاه از جواهرات سلطنتی به‌هیچ‌وجه نمی‌توان تردید کرد.
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 270.
[2]. محمدقلی مجد، رضاشاه و بریتانیا بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه مصطفی امیری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی، 1389، ص 396.
[3]. همان‌جا.
[4]. همان، ص 394.
[5]. حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی، 1383، ص 478.
[6]. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1384، ص 359.
[7]. همان، ص 363.
 
https://iichs.ir/vdciu5ar.t1awv2bcct.html
iichs.ir/vdciu5ar.t1awv2bcct.html
نام شما
آدرس ايميل شما