مستشاران غیرنظامی آمریکایی در ایران چه کردند؟

آنچه آمریکا را به تحمیل کاپیتولاسیون سوق داد

مستشاران آمریکایی به‌تدریج امتیازات و اختیارات بیشتری به‌دست آوردند. این مستشاران با طرح‌های مختلف و متعدد و با شرکت‌های خصوصی و دولتی بر حجم، گستره و دامنه فعالیت خود به‌شدت هر چه تمام‌تر افزودند؛ به همین دلیل بود که آمریکا به فکر راهی برای حمایت حقوقی از جمعیت گسترده شهروندان خود در ایران افتاد
آنچه آمریکا را به تحمیل کاپیتولاسیون سوق داد
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ تاریخ معاصر ایران آکنده از حوادث و رویدادهای بزرگ تاریخی است که به حضور مستقیم نیروهای نظامی بیگانه در کشورمان منتهی شده است. بااین‌حال، حضور این نیروها و همراهانشان تنها بعد نظامی و امنیتی نداشته و اهداف و ابعاد اقتصادی نیز همواره مد نظر بوده است. در واقع آنچه بیشتر برجسته شده نقش مستشاران نظامی و امنیتی بوده که به مدیریت و تسلیح ارتش ایران یاری رسانده و کمتر ابعاد فعالیت غیرنظامی این مستشاران در ایران پررنگ شده است. این امر به‌ویژه درباره آمریکا مصداق پیدا می‌کند که در بحبوحه انقلاب ده‌ها هزار مستشار و مشاور نظامی و غیرنظامی در ایران داشت و به صورت عملی این نیروها وارد عرصه‌های مختلف نظامی، سیاسی، اقتصادی و مالی شده بودند.
 
بر این اساس تلاش خواهیم کرد در سطور زیر بیشتر به ابعاد حضور نیروهای آمریکایی در عرصه اقتصادی و صنعتی نظر کنیم و این بعد از فعالیت این کشور را در ایران بررسی نماییم.
 
اولین حضور آمریکایی‌ها در ایران
اولین حضور آمریکایی‌ها در ایران به دوره قاجار باز می‌گردد؛ دوره‌ای که پادشاهان قجری برای خارج شدن از فشار سیاسی و نظامی روس‌ها و انگلیسی‌ها، که عملا کشور را به حوزه نفوذ خود تقسیم کرده بودند، به آمریکایی‌ها متوسل شدند. در واقع شاهان قجری، که به دنبال حفظ سلطنت لرزان خود بودند، چاره کار را در به کار بردن نیروی سوم دیدند. چنین شرایطی رهبران سیاسی در تهران را بر آن داشت تا ایالات متحده را نسبت به حضور در ایران علاقه‌مند سازند. این علاقه‌مندی به ایران در ابتدا با ورود مبلغان مسیحی و به دنبال آنان حضور مستشاران آمریکایی عملیاتی شد.[1]
 
اولین مستشار آمریکایی
اولین مستشار معروف آمریکایی که پایش به ایران باز شد و اصلاح امور مالی ایران را برعهده گرفت مورگان شوستر بود که بعد از انقلاب مشروطه راهی ایران شد. در واقع دولت برآمده از انقلاب مشروطه درصدد بود اوضاع مالی و اقتصادی کشور را سروسامان دهد و به همین جهت بستری ترتیب داد تا یک حقوق‌دان و کارشناس امور مالی به نام مورگان شوستر به استخدام دولت درآید. او عده‌ای کارشناس آمریکایی و تعدادی مستشار فرانسوی و سوئدی را همراه خود به ایران آورد. مأموریت اصلی او اصلاح امور مالی و خزانه‌داری بود تا بودجه کشور و مسائل کلان اقتصادی رتق و فتق شوند. وی با محدود کردن منابع مالی برخی نیروها توانست دخل و خرج دولت را مدیریت کند و تا حدودی به اوضاع سروسامان دهد. بااین‌حال، فشار دو قدرت روس و انگلستان در ایران، که حضور شوستر را به ضرر خود ارزیابی می‌کردند، باعث خروج وی از کشور شد.[2] البته درباره مورگان شوستر حرف و حدیث‌های بسیاری مطرح است: یکی اینکه او در واقع بین روس و انگلیس بی‌طرف نبود و به منافع ایران نمی‌اندیشید، بلکه با انتخاب برخی کارشناسان انگلیسی عملا به انگلیسی‌ها تمایل نشان می‌داد.
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 چهره واقعی مستشار مالی آمریکایی
 
 
 
آرتور میلسپو در راه ایران
خروج مورگان شوستر پایان کار مستشاران آمریکایی در ایران نبود و چند سال بعد دوباره شاهد حضور مستشاران آمریکایی به رهبری آرتور میلسپو در ایران بودیم. این بار در سال 1301ش بود که کابینه قوام‌السلطنه تصمیم گرفت برای اصلاح اوضاع مالی و اقتصادی کشور یک مستشار خارجی را به‌کار گیرد. با توجه به اینکه ایرانی‌ها خاطره خوبی از مورگان شوستر داشتند تصمیم بر آن شد که دوباره از او در ایران استفاده شود، اما این بار دولت آمریکا اجازه حضور مورگان شوستر را در ایران نداد و بدین‌‌ترتیب قرعه به نام میلسپو افتاد. او همراه هیئتی یازده‌نفری وارد ایران شد و در نوامبر 1922م کار خود را شروع کرد. دکتر میلسپو به عنوان مدیرکل مالیه و با اختیارات وسیعی که از دولت ایران دریافت کرده بود کار خود را شروع کرد و اصلاح امور مالی ایران را در دست گرفت.[3]
 
میلسپو در میان برخی از مقامات آذربایجان
میلسپو در میان برخی از مقامات آذربایجان
شماره آرشیو: 395-2ع

میلسپو باید اوضاع اقتصادی و مالی کشور را سروسامان می‌داد؛ درحالی‌که کشور دوران گذار را سپری می‌کرد و وضعیت اقتصادی و مالی دولت بسیار سخت بود؛ به‌ویژه که ایران بدهی خارجی هم داشت و تحت فشار دو قدرت روس و انگلستان بود. مأموریت او تا سال 1306ش ادامه پیدا کرد و تا حدودی توانست اوضاع بی‌سروسامان اقتصادی ایران و مسائل مالی آن را مدیریت کند، اما با روی کار آمدن رضاشاه در ایران و تمایل او به استفاده از نیروهای آلمانی سبب شد مأموریت میلسپو در ایران خاتمه پیدا کند؛ درنتیجه او ایران را ترک کرد و به آمریکا بازگشت.[4] بااین‌حال،
این دوری چندان به درازا نکشید و وی در سال 1321ش بار دیگر راهی ایران شد.

درحقیقت اشغال کشور، خلع رضاشاه از قدرت و اوضاع آشفته ایران سبب شد بار دیگر رهبران سیاسی در ایران به یک نیروی خارجی متوسل شوند و اداره امور مالی و اقتصادی کشور را به میلسپو بسپارند. بااین‌حال، او این بار چندان در کار خود موفق نبود و نتوانست امور مالی و اقتصادی ایران را مدیریت کند و مشکلات آن‌چنان که انتظار می‌رفت حل نشد. یکی از مسائلی که میلسپو چندان در مدیریت آن موفق نبود بحران نان در فاصله سال‌های 1321ش تا 1323ش در ایران بود؛ همچنین در زمینه اصلاح ناوگان حمل و نقل ایران در این دو سال میلسپو اقداماتی انجام داد که چندان کارساز نبود و بیشتر اتلاف منابع بود تا اینکه در کشور تحولی در حوزه حمل و نقل رخ دهد.
 
یکی از مشکلات میلسپو در حوزه حمل و نقل کمبود اتومبیل و لاستیک مناسب بود. نظارت شدید بر اتومبیل‌های شخصی و دولتی، تأسیس بنگاه کارپردازی کشور، تجدید سازمان اداره باربری راه، از جمله اقدامات وی برای حل مشکلات این بخش بودند، اما هیچ یک از این اقدامات به کاهش مشکلات حمل و نقل کمک چندانی نکرد.[5] در نهایت میلسپو دو سال بعد از دومین حضورش در ایران مجبور شد کشور را ترک کند و راهی آمریکا شود.
 
 شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
 دو اپیزود در مواجهه رضاخان و میلسپو
 
 مستشار آمریکایی در میانه موافقان و مخالفانش
 
 میلسپو؛ حافظ منافع ایران یا ایالات متحده
 
 
 
حضور مستشاران آمریکایی بعد از کودتا
حضور مستشاران آمریکایی به همین جا ختم نشد. در واقع حضور آمریکا در ایران در کنار انگلستان روزبه‌روز پررنگ‌تر شد؛ به نحوی که بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332ش آمریکا عملا تنها بازیگر عرصه سیاسی ایران گشت و به‌تدریج حضور مستشاران این کشور نیز در ابعاد مختلف گسترش یافت.
 
دامنه فعالیت مستشاری به قدری افزایش پیدا کرد که حتی برخی از مستشاران نظامی آمریکا وارد عرصه‌های اقتصادی نیز شدند. مستشاران آمریکایی به‌تدریج امتیازات و اختیارات بیشتری به‌دست آوردند. این مستشاران با طرح‌های مختلف و متعدد و با شرکت‌های خصوصی و دولتی بر حجم، گستره و دامنه فعالیت خود به‌شدت هر چه تمام‌تر افزودند؛ به همین دلیل بود که به‌تدریج آمریکا به این نتیجه رسید که به دنبال وضع قانونی باشد که به لحاظ حقوقی بتواند شهروندان خود را در ایران به طور کامل حمایت کند. تصویب قانون کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی و سنای ایران نیز بر همین اساس انجام شد و دست شهروندان این کشور را برای فعالیت در امور مختلف باز کرد.[6]
 
به‌زعم برخی از صاحب‌نظران، سیاستمداران آمریکایی مستشاران مورد نظر خود را کاملا جهت‌مند و با برنامه‌‌ای از پیش تعیین‌شده به ایران اعزام و در تمامی ارگان‌ها، نهادها و حتی وزارتخانه‌‌های مختلف وارد ‌‌می‌کردند. بر این اساس بود که رد پای آنها در تمامی بخش‌ها دیده می‌شد. با وجود این، بنا به اهداف و مقاصدی که دنبال می‌‌کردند، این حضور در بعضی از جا‌ها همانند مؤسسات علمی ـ فرهنگی و دانشگاهی، سازمان برنامه و بودجه، بانک‌‌ها، شرکت نفت، شرکت گاز، سازمان هواپیمایی کشوری، وزارت کشاورزی، وزارت پست و تلگراف و تلفن بسیار ملموس‌‌تر و محسوس‌‌تر بود. این وضع به گونه‌ای بود که برخی منابع از حضور پنجاه تا شصت‌هزار نفری مستشاران آمریکایی در دهه 1350ش صحبت به میان آورده و حضور آنان را بسیار گسترده ارزیابی کرده‌اند.[7]
 
این حضور به شکلی بود که برای انجام کارهای بسیار عادی نیز به مستشاران آمریکایی متوسل می‌شدند؛ برای مثال، برای ساخت یک مدرسه در شیراز یا برای آسفالت یک جاده در یک شهر به مستشاران و مهندس‌های خارجی متوسل می‌شدند و از آنها مشاوره و حتی طراحی دریافت می‌کردند. این در حالی بود که برای انجام دادن چنین پروژه‌هایی به مستشار خارجی نیاز نبود و کشور از درون می‌توانست نیازهای خود را مرتفع کند. جالب اینجا بود که حقوق پرداختی به چنین مستشارانی بسیار بالا بود.[8]
 
ریچارد هلمز (سفیر آمریکا در ایران) در کنار امیر اسدالله علم
ریچارد هلمز (سفیر آمریکا در ایران) در کنار امیر اسدالله علم
 
آنچه حضور پررنگ آمریکایی‌ها را در ایران پایان داد پیروزی انقلاب اسلامی و تغییر بنیادین در روابط ایران و آمریکا بود. در حقیقت تغییر اساسی در سیاست خارجی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و توجه رهبران و به صورت خاص حضرت امام به داخل و ظرفیت‌های درونی کشور به خط پایانی بر حضور آمریکایی‌ها در ایران بدل شد. در واقع با پیروزی انقلاب اسلامی بود که سیاست خارجی جمهوری اسلامی تغییر کرد و استقلال از قدرت‌های خارجی یکی از محورهای اصلی آن شد؛ در نتیجه آن حضور هر نیروی مستشاری در ایران بی‌معنی گردید؛ به‌ویژه حضور آمریکایی‌ها که یگانه بازیگر عرصه سیاسی ایران شده بودند.

 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. «سرسلسله باز شدن پای آمریکایی‌ها به ایران چه کسی است؟»، قابل دسترسی در:
https://www.khabaronline.ir/news/1450434
[2]. فاطمه سادات جلالی چیمه، «مورگان شوستر در ایران»، تاریخ در آیینه پژوهش، ش 22 (1388).
[3]. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1393، ص 377.
[4]. محمد بختیاری، «دلایل ناکامی میلسپو در اصلاح امور مالی ایران»، پژوهش‌های تاریخی، ش 56 (1401)، ص 55.
[5]. جمیله عزیزخواه، «اصلاحات میلسپو در ناوگان حمل و نقل ایران»، فصلنامه تاریخ نامه ایران بعد از اسلام، ش 12 (بهار و تابستان 1395)، صص 197-215.
[6]. رضا بیگدلو، «مستشاران نظامی آمریکا در ایران»، فصلنامه مطالعات تاریخ انتظامی، ش 1 (تابستان 1393)، ص 87. 
[7]. «سیر نفوذ 50هزار مستشار آمریکا در دوران پهلوی»، قابل دسترسی در:
https://irdc.ir/fa/news/116
[8]. «مستشاران آمریکایی و دلارهای بی‌حساب ایرانی»، قابل دسترسی در:
https://www.mehrnews.com/news/5430870
 
https://iichs.ir/vdcc0eqi.2bqpe8laa2.html
iichs.ir/vdcc0eqi.2bqpe8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما