حجتالاسلام والمسلمین سیدعلی طاهری گرگانی، خواهرزاده زندهیاد آیتالله العظمی سیدمحمدعلی علوی گرگانی است و هم از این روی، میتواند از سیره آن بزرگ توصیفاتی مغتنم و درسآموز داشته باشد. وی در گفتوشنود پیش روی، به این موضوع پرداخته است
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ با عنایت به نسبت و ارتباط نزدیک شما با زندهیاد آیتالله العظمی سیدمحمدعلی علوی گرگانی، چه خصالی را در شخصیت ایشان برجسته میبینید؟
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیمِ. شاید بهتر باشد که پاسخ به پرسش شما را، از این نکته آغاز کنم که یکی از ویژگیهای بارز و برجسته مرحوم آیتالله العظمی علوی گرگانی(قده)، توجه خاص به موضوع صله رحم بود. ایشان در هر سال و به صورت ثابت، دوبار، یکی در دهه محرم و یکی در ماه مبارک رمضان، به استان گلستان و شهر گرگان میآمدند. گاهی هم که میخواستند به مشهد مشرف بشوند، به صورت عبوری تشریف میآوردند و یکی دو روز در استان بودند. در عمده این زمانها، مقیّد بودند که به منزل والده ما بیایند و صله رحمی انجام شود. اینگونه نبود که چون در جایگاه مرجعیت بودند، منتظر باشند که دیگران به دیدن ایشان بروند. اگر ما توفیق داشتیم و در گرگان بودیم، در منزل والده به محضرشان شرفیاب میشدیم. گاهی هم که بنده در گرگان نبودم و در مأموریت بودم، توسط همشیره یا اخویها، خبر میرسید که ایشان به منزل والده آمدهاند. گاهی هم در قم، به محضر ایشان مشرف میشدیم. ایشان به گشادهرویی، تواضع و گرم گرفتن با مخاطبان، معروف بودند و طبیعتا ما که با ایشان نسبتی هم داشتیم، بیشتر مشمول لطف و محبتشان میشدیم.
نکته مهم دیگر، کلیّت اخلاق حسنه ایشان است. ما با هریک از شخصیتها و حتی مردمی که به محضر ایشان میرسیدند، صحبت میکردیم، همگی بالاتفاق از حسن خلق و رفتار متواضعانه ایشان سخن میگفتند. من هنگامی که به حضور یکی از مسئولین میرسیدم و او متوجه میشد که با ایشان نسبتی دارم، بلافاصله ذکر خیرِ اخلاق حسنه، تواضع، صمیمیت و مردمداری ایشان به میان میآمد. این ویژگی دائما و همچنان، توسط مسئولین و مردم تکرار میشود و بر سر زبانها هست.
ویژگی دیگر آن بزرگوار، مسئله مردمی بودن ایشان است، که اعم از تواضع قلمداد میشود؛ مثلا در ایام ماه رمضان که ایشان به گرگان میآمدند، اکثر مردم از ایشان تقاضا میکردند که برای افطار به منزلشان بروند و وقتی نوبتِ هر سی روز پر میشد، درخواست میکردند که برای سحری به خانهشان تشریف ببرند! در سحرها به منزل کسی رفتن، مخصوصا وقتی شبها بلند هستند، خیلی دشوار است، اما ایشان بسیاری از سحرها را، به مؤمنین قول میدادند. این تواضع و خاکی و مردمی بودن ایشان را به عنوان یک مرجع تقلید میرساند، که به دعوت مؤمنین پاسخ مثبت میدادند و با آنکه سحر را در منزل کسی سپری کردن، برایشان دشوار بود، دعوت مردم را اجابت میکردند و بدون اینکه تکلف داشته باشند، در آنجا تا سحر استراحت میکردند. البته در ایام همهگیری کرونا، ایشان دیگر مراسم مسجد را برگزار نمیکردند. میفرمودند: «من اگر به مسجد بروم، جمعیت زیادی میآید و الان به خاطر رعایت مسائل بهداشتی، بهتر است که مجلسی تشکیل نشود. من اگر بروم، ممکن است کسی در آن جمع بیمار بشود و این حقالناس است. من نمیخواهم موجب آسیب دیدن کسی بشوم...». در آن دوره، تمام توجهشان به این بود، که به مردم آسیبی نرسد و اینگونه به فکر آنان بودند.
یکی از مهمترین مدخلها در شناخت آیتالله علوی گرگانی، اهتمام ایشان به تبلیغ و عدم ترک منبر است. ارزیابی و خاطرات شما دراینباره چیست؟
یکی از نکاتی که مورد عنایت خاص آیتالله علوی قرار داشت، این بود که معممین حتما منبر بروند. ایشان به امثال ما که درگیر کارهای اداری بودیم، تأکید داشتند: «یک وقت اینطور نشود که شما در طول سال، همان منابر محدودی را هم که میتوانید بروید، ترک کنید!...». گاهی از من سؤال میکردند: «آیا در دهه محرم منبر دارید یا خیر؟». دراینباره با تقیّد خاصی سؤال میکردند و بعد هم اگر امکانش فراهم نشده بود که مخاطب منبر برود یا نماز جماعتی داشته باشد، ایشان تلاش میکردند تا زمینه آن را فراهم کنند؛ یعنی حفظ شئون روحانیت و پرداختن به وظیفه اصلی این قشر، همواره مورد تأکید ایشان بود. نکته دیگر مربوط به منابر خودشان است. معمولا کسانی که در جایگاه مرجعیت قرار میگیرند، کمتر منبر میروند و یا اصلا نمیروند! بااینحال ایشان مقیّد بودند که در دهه محرم و ماه رمضان، در شهر گرگان منبر بروند. به روستای آبا و اجدادی خودشان، «النگ» هم که میرفتند، منبرهای متعددی داشتند و مثلا نمیگفتند: حالا که مرجع تقلید هستم، لااقل در روستا منبر نروم و پسرم یا منبری دیگری سخنرانی کند و من هم در مجلس بنشینم! چنین ملاحظاتی نداشتند و خودشان منبر میرفتند و همان سیره و روش پدرشان مرحوم آیتالله سیدسجاد علوی را ادامه میدادند.
مسئله درخور توجه دیگر، تقیّد ایشان به این مهم بود که فرزندانشان به سمت تحصیلات حوزوی بروند و مبلّغ دین بشوند. هر چهار آقازاده ایشان، روحانی و اهل تبلیغ هستند. شاید برخی از آقایان علما و روحانیون، چنین تأکیدی نداشته باشند و یا فرزندانشان به هر دلیلی، به سمت طلبگی و معمم شدن نرفته باشند، اما ایشان به این مسئله علاقهمند و مُصر بودند و نهایتا هم اینطور شد.
شما نماینده ادوار هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی بودید. آیتالله علوی گرگانی برای انجام بهینه وظیفه در این سمت، چه تأکیدات و توصیههایی داشتند؟
در دورههای هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی، که توفیق خدمتگزاری به مردم را داشتم، هنگامی که خدمت ایشان میرسیدم، ایشان به مسائل حوزه کاری بنده، توجه فراوانی نشان میدادند. به طور ویژه، چون من در کمیسیون فرهنگی بودم، درباره مسائل این حوزه صحبت بیشتری میشد و ایشان دغدغههایشان را مطرح میکردند، که چه مسائلی در کجاها باید پیگیری بشوند. ایشان این مسائل را به عنوان دغدغههای دینی و ملی مدنظر داشتند. این موضوع فقط محدود به ما هم نمیشد، بلکه گاهی که خدمت ایشان مشرف میشدیم، میفرمودند: «فلان وزیر و یا حتی رئیسجمهور آمده بود و من این سفارشها را به او هم کردم...». معلوم میشد که ایشان تقیّد داشتند تا دغدغههای مردم را به گوش مسئولین برسانند. گاهی که در مورد بعضی از مسئولین احساس میکردند که با رهبر معظم انقلاب اسلامی زاویه دارند، در جلسات خصوصی به آنها تذکر میدادند: «شما باید در کلیت کارهایتان، تابع ولی فقیه باشید...». این غیر از مواضع کلی ایشان بود، که رسانهای میشد. ایشان غیر از اینکه در حمایت از جایگاه ولایت فقیه بسیار تقیّد داشتند، از شخص رهبر معظم انقلاب نیز، به طور قاطع پشتیبانی میکردند. این امری است که در رفتار آن بزرگوار، به شکل واضح دیده میشد.
گذشته از مقولات فرهنگی، تأکیدات ایشان در عرصههای اجتماعی و اقتصادی، بیشتر به چه موضوعاتی معطوف بود؟
عرض کردم که بنده، در کمیسیون فرهنگی مجلس عضویت داشتم و آیتالله علوی میپرسیدند که در آنجا، چه مسائلی مطرح شدهاند و من هم عرض میکردم. اگر نکتهای به نظرشان میرسید، مطرح میکردند، که برای ما بسیار قابل استفاده بود. ما در صحن علنی مجلس هم، مسائلی را پیگیری میکردیم که من کلیت آنها را خدمتشان عرض میکردم و ایشان تأکید میکردند: «مجلس باید به احکام اسلامی و شرعی، توجه کامل داشته باشد و علاوه بر این، پاسخ به نیازهای مردم را در اولویت قرار بدهد...». در سالیان اخیر و بهخصوص در دولت قبلی، به وضعیت معیشتی مردم توجه کافی نمیشد. ایشان در دیدار اغلب مسئولین با ایشان، این دغدغهها را مطرح میکردند و میفرمودند: «شما در قبال این مسائل مسئول هستید و مردمی که به ما مراجعه میکنند، واقعا مشکل دارند...». همانطور که اشاره کردم، تأکید بر حل مشکلات معیشتی مردم، یکی از تقیّدات ایشان بود. دراینباره به مسئولین تذکر میدادند و از آنان مطالبه میکردند.