در برخی از منابع در توصیف ویژگیهای شخصیتی و رفتاری لیلا امامی، به فسادهای اخلاقی او همچون مستی و عدم التزام به امور دینی نیز اشاره شده است. این منابع در اثبات ادعای خود به تصادف سال 1343 اشاره کردهاند
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ لیلا امامی، نوه دختری حسن وثوق و فرزند نظامالدین امامی، در سال 1311 در آبادان به دنیا آمد. علت شهرت لیلا امامی گذشته از پشینه خانوادگی او، به ازدواجش با امیرعباس هویدا، نخستوزیر حکومت محمدرضا پهلوی بازمیگردد. حسن وثوق، از عوامل اصلی قرارداد استعماری 1919 و برادر قوامالسلطنه بود. نظامالدین امامی خوئی، پدر لیلا نیز از افراد نامی آن دوران بود که مدتها در بلژیک به تحصیل اشتغال داشت و بعد از بازگشت به ایران در وزارت دارایی استخدام شد. او همچنین مدتها در وزارتخانه دارایی، مدیر کل نفت و امتیازات بود، چندی هم کمیسر نفت در انگلیس بود.[1] نظامالدین علاوه بر لیلا، دختر دیگری نیز به نام فریده داشت که او هم همسر نخستوزیر حکومت پهلوی، یعنی حسنعلی منصور شد. این مقدمات گفته شد تا در ابتدا پیشینه سیاسی و فرهنگی خانواده لیلا امامی بیشتر مشخص شود.
دوران کودکی لیلا امامی چگونه گذشت؟
لیلا امامی تا دوازدهسالگی در ایران بود و ازاینرو دوران ابتدایی و اولیه تحصیلات خود را در ایران گذراند. او دوازدهساله بود که مجبور شد همراه خانواده خود به انگلیس برود. علت ترک ایران به مقصد انگلیس، مأموریت کاری پدرش بود که به عنوان کمیسر نفت انگلیس، مجبور بود مدتی را در انگلیس سر کند. بعد از عزیمت خانواده به انگلیس، لیلا در یکی از مدارس معروف شبانهروزی انگلیس، واقع در شهر سوری (Surrey) ثبت نام کرد. دبیرستان را در انگلستان به اتمام رساند؛ سپس به ایران بازگشت و دوسالی به عنوان منشی در استخدام اصل چهار بود. 22 ساله بود که سرانجام ارث پدری مادر لیلا خانوادهاش را قادر ساخت او را برای ادامه تحصیل به آمریکا بفرستند.
لیلا در سال ۱۳۳۴ ایران را ترک گفت و در دانشگاه کالیفرنیا، در برکلی، ثبت نام کرد. بعد از یک سال، در تابستان ۱۳۳۵ به دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس منتقل شد. آنجا با دختری آمریکایی به نام جین همخانه بود. جین در روزنامهای برای یافتن هماتاقی تبلیغ کرده بود و لیلا هم از همین طریق با او آشنا شد. آپارتمان مشترکشان در منطقه وست وود لسآنجلس در نزدیکی دانشگاه قرار داشت.[2] لیلا چهار سال در لسآنجلس ماند و به تحصیل پرداخت. در همین دوران بود که او دلباخته یک آمریکایی که در همسایگی آنان بود، شد. با این حال حاصل این دلبستگی، ناکامی عاطفی بود. اما لیلا به اذعان دوستان و نزدیکانش، هیچگاه نتوانست آن دلبستگی را از سر خود بیرون کند. او چهار سال در آمریکا ماند و در نهایت در سال 1338 و پس از اخذ مدرک لیسانس هنر، به ایران بازگشت.
بازگشت لیلا امامی به ایران و آغاز ماجراهای او با هویدا
درست در همان سالی که لیلا به ایران بازگشت، حسنعلی منصور نیز بعد از اتمام تحصیلات خود در واتیکان، به ایران بازگشته بود و ماجراهای عاشقانهای را با فریده امامی، خواهر لیلا آغاز کرده بود. ماجراهایی که در نهایت به ازدواج این دو و آشنایی لیلا با هویدا در شب عروسی آنها منجر شد. آشنایی لیلا و امیرعباس هویدا، برخلاف فریده و حسنعلی منصور، باعث ازدواج زودهنگام آنها نشد. علت آن نیز عدم تمایل لیلا به ازدواج بود. ظاهرا امیرعباس هویدا، چند بار از لیلا خواستگاری کرده بود، اما لیلا به بهانه آنکه تمایلی به ازدواج و بچهدار شدن ندارد، پاسخ هویدا را رد کرده بود. اما یکی از دوستان نزدیک لیلا در مصاحبهای علت امتناع لیلا از ازدواج با هویدا را عشق دیرینه و اولیه او اعلام کرده و گفته بود: تنها عشق واقعی لیلا، همان جوان بود.
اما امیرعباس که همچنان به ازدواج با لیلا امامی، مصر بود برای رسیدن به مراد خود، دست به اقدامات متعددی زد. او که در این زمان در شرکت ملی نفت، با حمایت عبدالله انتظام و کنسرسیوم، یکهتاز بود، برای اثبات عشق خود به لیلا، با زیرکی، تزئین غرفه ایران در نمایشگاه بینالمللی ازمیر را به او واگذار کرد که لیلا از این پیشنهاد استقبال کرد.[3] البته در جریان این نمایشگاه نیز هویدا رسما از لیلا خواستگاری کرد، اما باز هم جواب رد شنید و در نهایت لیلا مجبور شد به عشق دیرینه خود در آمریکا و دلبستگی به او اعتراف کند؛ اعترافی که باعث شد هویدا تا مدتی فکر ازدواج خود با لیلا را از سر بیرون کند. با این حال، لیلا و امیرعباس هویدا، تا قبل از ازدواج با یکدیگر روابط عاطفی داشتند.
ازدواج هویدا و لیلا امامی
امیرعباس هویدا و لیلا امامی، بعد از سالها رابطه عاطفی و دو سال بعد از ترور حسنعلی منصور، در سال 1345 ازدواج کردند. همانطور که گفتیم آشنایی امامی و هویدا در شب ازدواج فریده و حسنعلی منصور اتفاق افتاد، اما منصور و هویدا پیش از آن نیز، پنج سال در خارج از کشور با یکدیگر دوست و همکار بودند. این دو در بازگشت به تهران هر دو در محله دروس شمیران ساکن شدند و همسایه یکدیگر بودند.[4] ازاینرو شاید بتوان ازدواج و آشنایی لیلا امامی و امیرعباس هویدا را به واسطه دوستی هویدا و منصور نیز دانست.
لیلا امامی
شماره آرشیو: 557-۱۱۱آ
ویژگیهای شخصیتی لیلا امامی
در رابطه با ویژگیهای شخصیتی لیلا امامی، اطلاعات کاملی در دست نیست. برخی از منابع خارجی، لیلا امامی را فردی خجالتی و غیر معاشرتی دانستهاند که ذهنی تیز داشته و به گرداندن امور منزل با دقت و وسواس، علاقهمند میباشد. این منابع همچنین در توصیف شخصیت لیلا امامی گفتهاند: او قدری نبوغ نقاشی دارد و در باغچهاش گلهای سرخ پرورش میدهد.[5] اما در برخی از منابع نیز در توصیف ویژگیهای شخصیتی و رفتاری لیلا امامی، به فسادهای اخلاقی او همچون مستی و عدم التزام به امور دینی نیز اشاره شده است. این منابع در اثبات ادعای خود به تصادف سال 1343 اشاره کردهاند که طی آن بر اثر بدمستی لیلا که در پشت فرمان نشسته بود، اتومبیل دچار تصادف شدیدی میشود.
ماجرا از این قرار است که لیلا امامی به همراه خواهرش فریده و همسرش حسنعلی منصور و نیز امیرعباس هویدا، برای تعطیلات تابستانی، راهی کاخ تابستانی فاطمه پهلوی میشوند، اما در مسیر خود به علت بدمستی راننده یعنی لیلا امامی، دچار تصادف سنگینی شدند. در این تصادف، امیرعباس هویدا از ناحیه پا آسیب دید و تا آخر عمر خود مجبور شد از عصا استفاده کند.[6] به طور کلی در رابطه با عادت لیلا به مصرف مشروبات الکی گفته شده است که او همیشه ترجیح میداد در خانه بماند و بعد از خوردن مشروبات الکی به مطالعه مشغول شود. علاوه بر این، سیگار کشیدن نیز یکی از علایق و عادتهای خاص او بود.
علت جدایی امیرعباس هویدا و لیلا امامی
امیرعباس هویدا و لیلا امامی، بعد از پنج سال زندگی مشترک، از هم جدا شدند. در رابطه با علت جدایی آنها نقلقولهای زیادی وجود دارد. برخی معتقدند که لیلا خود به دلیل ویژگیهای روشنفکرمآبانه و عدم تمایل به پذیرش مسئولیتهای زندگی مشترک، درخواست طلاق داد. او دوست داشت به سبک غربیها زندگی کند؛ آزاد و بدون هیچ گونه قید و شرط؛ ازاینرو با آنکه ازدواج کرده بود، اما همچنان معشوقههایی نیز داشت. البته گفته شده است که هویدا نیز مانند همسرش، دارای معشوقههایی بود.
روایت دومی که از علت جدایی هویدا و همسرش وجود دارد، فساد اخلاقی امیرعباس هویدا ذکر شده است. دراینباره گفته شده است که هویدا به دلیل فسادهای اخلاقی گستردهای که بعد از ازدواج دچار آنها شد موجبات جدایی خود و همسرش را بهوجود آورد. البته آمده است که هویدا پیش از آن نیز فسادهای اخلاقی گستردهای داشت و عدهای برای پوشاندن این فسادها، پیشنهاد ازدواج او و لیلا را مطرح کردند تا افکار عمومی از موضوع فساد اخلاقی هویدا فاصله بگیرد؛ ازاینرو ازدواج لیلا با امیرعباس، ازدواجی مصلحتی بود.
اختلاف اشرف با لیلا امامی نیز از دیگر دلایلی است که در رابطه با طلاق این دو مطرح شده است. دراینباره آمده است که لیلا و اشرف که اتفاقا با یکدیگر صمیمیت خاصی نیز داشتند، طی یک سفر با یکدیگر دچار اختلاف میشوند و همین اختلاف باعث میشود اشرف از هویدا بخواهد لیلا را طلاق دهد. البته درباره این دیدگاه، سند معتبری وجود ندارد و این دیدگاه صرفا توسط برادر امیرعباس هویدا، یعنی فریدون، مطرح شده است.
سرانجام لیلا امامی
لیلا امامی بعد از جدایی از امیرعباس هویدا، به پاریس رفت. عزیمت لیلا به پاریس در سال 1349 و یک سال قبل از متارکه صورت گرفت. او به بهانه مداوای بیماری خود به پاریس رفت و بعد از مدتی خبر جدایی آنها منتشر شد. لیلا امامی تا آخر عمر خود، یعنی سال 1397، در پاریس زندگی کرد و در پاریس نیز درگذشت. او همانطور که خود نیز میخواست، هیچگاه صاحب فرزند نشد.
پینوشتها:
[1] . باقر عاقلی، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، تهران، نشر گفتار با همکاری نشر علم، ۱۳۸۰، ص 185.