انگیزه آیتالله مرعشی از تأسیس کتابخانهای عظیم و غنی در قم، جمعآوری نسخ ارزشمند خطی و جلوگیری از خروج این آثار از ممالک اسلامی بود. ایشان بهقدری به این مسئله توجه داشتند که برای حفظ برخی از این آثار دشواریهای فراوانی را به جان میخریدند
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ سیدشهابالدین مرعشی نجفی، در سال 1315ق/ 1267ش در نجف اشرف به دنیا آمد. پدرش آیتالله سیدشمسالدین محمود مرعشی از فقها و مدرسان علوم اسلامی نجف بود. سیدشهابالدین پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی، با ورود به حوزه علمیه نجف به کسوت روحانیت درآمد و به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. به واسطه تلاشهای گسترده و کسب مهارت همهجانبه در علوم دینی در 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید. او در سال 1302ش به ایران مهاجرت کرد و در حوزههای علمیه تهران و سپس قم به تحصیل و تدریس علوم دینی همت گمارد.
تحصیلات: مدارج علمی و اوج اجتهاد
سیدشهابالدین با توجه به محیط خانواده (که هم پدر و هم مادر اهل علم بودند) وارد دروس حوزوی شد. ابتدا نزد پدر مقدمات بیشتر علوم را خواند؛ پس از آن پدر او را به مدارس جدید فرستاد تا ریاضی و هندسه و جغرافی را بیاموزد. وی خیلی زود این مراحل را با احراز مقام اول سپری کرد. در این زمان که هنوز به شانزدهسالگی نرسیده بود تمایل به فراگیری علم طب نمود و نزد اساتید این فن، از جمله محمدعلی خان بختیاری معروف به مؤیدالاطبا، طب یونانی و علم تشریح و قانون ابن سینا را آموخت.[1]
آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی (نفر دوم از راست)،
در 21 سالگی در کنار چند تن از دوستانش در نجف
پس از دو سال تحصیل در طب پا به عرصه علوم معنوی گذاشت و در محضر اساتیدی همچون میرزا ابوالحسن احمد اخباری، شیخ محمدحسین شیرازی، آیتالله علی خاقانی نجفی و سیدمحمدتقی خوانساری علوم غریبه و سیر و سلوک عرفانی را فرا گرفت.[2]
آیتالله مرعشی دروس عالیه حوزه را در فقه و اصول و نیز منطق و فلسفه، کلام و ادیان و اخلاق و عرفان و پس از آن دوره خارج فقه و اصول را نزد اساتید متبحری همچون شیخ محمداسماعیل محلاتی، آیتاللّه سیدحسن صدر، آقا شیخ محمدحسین تهرانی، آقا ضیاءالدین عراقی و آیتاللّه شیخ مهدی مازندرانی گذراند که هرکدام در نوع خود بینظیر و از برجستگان حوزه نجف بودند.[3]
همچنین آیتالله یک استاد از علمای زیدیه داشت و پنج استاد از علمای اهل تسنن. او توانست 339 اجازه روایت حدیت از علمای شیعی کسب کند و 56 اجازه روایت از کتب صحاح سته از علمای اهل تسنن و 9 اجازه از بزرگان زیدیه و اسماعیلیه. این آمار آنچنان بسیار بود که از او به عنوان «شیخالاجازه» یاد کردهاند. او حتی چهار اجازه روایت از زنان مجتهد شیعه دریافت کرد. تلاشهای خستگیناپذیر و مستمر سیدشهابالدین در 27سالگی به ثمر نشست و او را در موقعیت برجستهای از نظر علمی قرار داد؛ به طوری که به اغلب علوم عقلی و نقلی تسلط کامل یافت و در زمره نگهبانان دین و سنّت نبوی درآمد؛ فقهای بزرگ و مراجع تقلید به او اجازه اجتهاد دادند و وی در این سن به درجه اجتهاد رسید.[4]
مهاجرت به ایران و تدریس در حوزه علمیه قم
آیتالله مرعشی پس از کسب مدارج عالی در علوم دینی و سایر حوزههای علم در سال 1342ق/ 1302ش به ایران سفر کرد. وی پس از اقامتی کوتاهمدت در دو شهر مشهد و تهران سرانجام به شهر قم هجرت نمود و بنا به تقاضای مؤکّد مؤسس حوزه علمیه قم، آیتالله شیخ عبدالکریم حائری، در این شهر اقامت نمود و به تدریس پرداخت.[5] او در سالهایی به این امر میپرداخت که رضاخان شیوه کنترل حوزههای علمیه را پیگیری میکرد. اما آیتالله مرعشی به توصیه شیخ حائری اجازه تلبس به لباس روحانیت را از نهادهای دولتی دریافت کرد و به تدریس و تألیف مشغول شد. ایشان طی بیش از هفتاد سال اقامت در حوزه علمیه قم تألیفات ارزندهای از خود به جای گذاشت و نیز شاگردان فاضلی همچون آیات عظام سیدمصطفی خمینی، سیدمحمود طالقانی، مرتضی مطهری، سیدمحمد بهشتی، شهابالدین اشراقی، محمد مفتح و... را پرورش داد که هر کدام از آنها در شمار معروفترین علما و مدرسین حوزههای علمیه شیعه مورد شناسایی قرار گرفتند.[6]
فعالیتهای سیاسی
آیتالله مرعشی از جمله عالمان برجستهای است که از منظر مشی سیاسی دین و سیاست را ملزوم یکدیگر میدانست و بر همین اساس نیز در تمام برهههای حیات خویش از ابعاد سیاسی اسلام حمایت نمود. حمایت از فدائیان اسلام و شهید نواب صفوی را میتوان سرآغاز فعالیتهای سیاسی علنی آیتالله مرعشی دانست. وی هم از جهت معنوی و هم سیاسی به عنوان پشتوانهای برای حرکت فدائیان اسلام بود. نشریه «نبرد ملت» در زمینه حمایتهای مادی و معنوی علنی ایشان از فدائیان اسلام مینویسد: «مرحوم... از ابتدای فعالیت فدائیان اسلام حمایت بیدریغ خویش را از ایشان و از این نهضت دریغ نداشته و... از تأیید و تشویق این جمعیت خودداری نمیفرمودند».[7]
همچنین، در جریان تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط دو مجلس سنا و شورای ملی، آیتالله مرعشی نیز مانند دیگر علما وارد صحنه گردید و چندین تلگراف به شاه و اسدالله علم (نخستوزیر) فرستاد و از آنها خواست که مفاد مغایر با اسلام این لایحه را به تصویب نرسانند و به مرحله اجرا نگذارند؛ چرا که در این صورت با خشم علما و مردم مواجه خواهند شد.[8] در نهایت نیز شاه به دلیل مخالفت سه تن از علمای طراز اول از جمله امام خمینی(ره) و آیتالله مرعشی بهناچار لغو لایحه یادشده را اعلام کرد.[9]
پس از ناکامی و شکست لایحه انجمنهای ایالتی، رژیم پهلوی تصمیم گرفت رفراندومی جهت تصویب لوایح ششگانه موسوم به انقلاب سفید برگزار کند. این برنامه رژیم بهسرعت با مخالفت علما به رهبری امام خمینی روبهرو شد. آیتالله مرعشی در این هنگام با وجود بیماری و بستری بودن در بیمارستان در حمایت از دیدگاه امام، اطلاعیهای صادر و غیر شرعی بودن این انتخابات را اعلام کردند.[10]
آیتالله العظمی مرعشی نجفی در دیدار با امام خمینی
پس از آزادی ایشان از حبس و حصر (فروردین 1343)
حرکت اعتراضی علما و مراجع علیه لایحه کاپیتولاسیون از دیگر مواردی است که آیتالله مرعشی باز هم در حمایت از مواضع امام خمینی بهگونهای فعال در آن شرکت کرد. ایشان ضمن برگزاری جلسات متعدد به روشنگری علیه معایب کاپیتولاسیون پرداختند و شاه و مجلس را به دلیل تصویب چنین قانونی بهشدت مورد انتقاد قرار دادند.[11] به دنبال این ماجرا، رژیم برای خاموش کردن صدای مخالفان، امام خمینی را به ترکیه تبعید کرد. آیتالله مرعشی که توسط فرزند امام، حاج آقا مصطفی، از دستگیری و تبعید امام آگاه شدند، بیدرنگ به حرم حضرت معصومه(س) رفتند و مردم را در ادامه مبارزه، به تظاهرات و تحصن فرا خواندند و اعلامیهای را در اعتراض به بیحرمتی به امام و علما صادر کردند.
پس از تبعید امام خمینی نیز آیتالله در هموار کردن راه مبارزه و جهت دادن به مردم همسو با ایشان فعالیت کردند و در نهضت اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)، و بارها به حمایت از حضرت امام برخاستند. پس از پیروزی انقلاب نیز، ایشان هماره از نظام اسلامی حمایت میکردند و در مناسبتهای مختلف، با ارسال پیامها و بیانیهها به تقویت نظام میپرداختند.
آیتالله العظمی مرعشی نجفی در حال شرکت در رفراندم قانون اساسی جمهوری اسلامی در قم (12 فروردین 1358)
فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی
یکی از مهمترین و ماندگارترین اقدامات آیتالله مرعشی در حوزه علم و فرهنگ تأسیس کتابخانهای عظیم و غنی است که بعدها با نام خود ایشان به کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی معروف شد. انگیزه ایشان از تأسیس این کتابخانه جمعآوری نسخ ارزشمند خطی و جلوگیری از خروج این آثار از ممالک اسلامی بود. ایشان بهقدری به این مسئله توجه داشتند که برای حفظ برخی از این آثار دشواریهای فراوانی را به جان میخریدند؛ بهطوری که در یکی از منابعی که به سرگذشت آیتالله پرداخته شده چنین آمده است:
«آیتالله روزی بر سر خرید یک نسخه خطی با نماینده کنسول انگلیس در عراق درگیر شد و شبی را در زندان سپری کرد. آیتالله مرعشی نجفی با انجام نماز و روزه استیجاری، حذف یک وعده غذای روزانه، کاستن بخشی از مخارج زندگی و کار شبانه در کارگاههای برنجکوبی در نجف اشرف پس از فراغت از درس به جمعآوری این کتابها پرداخت و مجموعهای از نسخههای خطی و کتابهای چاپی نایاب را گردآوری کرد».[12]
در حال حاضر، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی از بزرگترین کتابخانههای کشور و در ردیف کتابخانه مجلس شورای اسلامی و کتابخانه آستان قدس رضوی است. این کتابخانه بسیاری از کتب خطی اسلامی جهان را داراست و به لحاظ مجموعه نسخههای خطی اسلامی نخستین کتابخانه در کشور و سومین کتابخانه در جهان اسلام بهشمار میآید.
آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی
در حال بازدید از کتابخانه عمومی خویش در قم (دهه 1360)
افزون بر این، آیتالله مرعشی با همکاری افراد نیکوکار ساخت و تأسیس صدها مسجد، حسینیه و مدرسه را در ایران، هند، پاکستان و امیرنشینهای خلیج فارس و برخی از کشورهای دیگر در کارنامه خود دارد. از دیگر خدمات ایشان در زمینههای اجتماعی میتوان به تأسیس بیمارستان قم و مراکز درمانی در قم، تأمین هزینههای آسایشگاه معلولین قم، تهیه مسکن و معیشت طلاب اشاره کرد.[13]
سرانجام، آیتالله مرعشی نجفی پس از سالها مجاهدت و مبارزه، در شامگاه چهارشنبه 7 شهریور 1369ش در 96 سالگی به دلیل سکته قلبی دار فانی را وداع گفت و در راهروی ورودی کتابخانهاش در قم به خاک سپرده شد.
نمایی از اجتماع تشییعکنندگان پیکر آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی در حرم حضرت معصومه(س)
[2] . غلامرضا گلی زواره، جامع فضل و فضیلت: مقالات و مقولاتی درباره کارنامه علمی و عملی حضرت آیتالله مرعشی نجفی، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۸۹، ص22.
[3] . علی رفیعی، شهاب شریعت: درنگی در زندگی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره)، قم، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی نجفی، 1381، ص 175.
[4] . محمود مرعشی نجفی و همکارن، بر ستیغ نور: گوشههایی از زندگی و وصیتنامه الهی ـ اخلاقی حضرت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره)، قم، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی نجفی، 1392، صص 29-30.