با وجود زندگی مشترک، هرگز شاگردی در محضر بزرگان حوزه را رها نکرد و نهایتا استمرار و پایداری در کسب فیض از علوم اسلامی و قرآنی، او را به اولین بانوی مجتهده ایرانی در عصر خود تبدیل کرد
تولد؛ دختری از سلاله سادات حسینی
بانو سیده نصرت بیگم امین، مشهور به بانو امین، در 30 خرداد 1274ش/ 25 ذیحجه 1312ق، در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه، در اصفهان به دنیا آمد. او از اخلاف خاندان «خاتونآبادی» بود که اجداد آنها سادات حسینی ساکن در مدینه بودند و نسبشان به حسن افطس، نوه امام زینالعابدین میرسید. پدر سیده نصرت امین، سیدمحمدعلی حسینی اصفهانی ملقب به امینالتجار، از بازرگانان سرشناس و متدین اصفهان و نوه علامه سیدمعصوم حسینی خاتونآبادی، و مادرش زهرا دختر حاج سیدمهدی ملقب به جناب از خاندان جنابیهای اصفهان بود. ایشان سه برادر به نامهای سیدحبیبالله معروف به امینالتجار، سیدحسین معروف به اعتمادالتجار و سرانجام سیدزینالعابدین داشت.[1]
درسآموزی از مکتبخانه خدیجهبیگم تا مجتهدین اصفهان
بانو امین، پس از آنکه نشانههای رشد و معرفت در او پدیدار شد، در نخستین گام برای تلمذ و آموزش مقدماتی به مکتبخانهای با عنوان «مکتبخانه خدیجه بیگم» رفت.[2] او پس از آموزشهای سنتی و فراگیری علوم لازم، تجربه زندگی را نیز آموخت و در سیزدهسالگی از میان خواستگاران، پسرعمویش «حاج میرزا آقا معروف به معینالتجار را برگزید».[3] حاصل این ازدواج هفت فرزند بود؛ البته از هفت فرزندی که در دامان نصرت امین رویش یافتند، تنها یک پسر برای او باقی ماند و بقیه (شش نفر) به علت بیماریهای ناشناخته آن روزها از قبیل دیفتری و بیماریهای مسری از دنیا رفتند. او با وجود زندگی مشترک، هرگز شاگردی در محضر بزرگان حوزه را رها نکرد و در 21سالگی در درسهای استاد آیتالله مرحوم حاج شیخ ابوالقاسم معروف به آیتالله زفرهای حاضر شد و «مقدمات» را در حضور ایشان آغاز کرد.[4]
استاد دیگر او در «مقدمات»، آقا میرزا علیاصغر شریف، مدرس مدرسه بیدآباد، بود. آیتالله آقا سیدعلی نجفآبادی، استاد فقه و اصول و حکمت او بود. حاج میرسیدعلی نجفآبادی، از مجتهدان و مدرسان بزرگ حوزه علمیه اصفهان بودند که از درس آیات عظام آخوند خراسانی، آقا سیدمحمدکاظم یزدی، آقا سیدمحمد فشارکی و میرزا محمدتقی شیرازی بهرهمند شده بودند.[5] استمرار و پایداری در کسب فیض از علوم اسلامی و قرآنی بانو امین، او را به اولین بانوی مجتهده ایرانی در عصر خود تبدیل کرد. بدین ترتیب، اجازه اجتهاد را از آیتالله محمدکاظم شیرازی، آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، آیتالله ابراهیم حسینی شیرازی اصطهباناتی و اجازه روایی را از آیتالله محمدرضا نجفی اخذ کرد.[6]
بانو امین
فعالیت اجتماعی و تأسیس مدارس دخترانه و اولین حوزه علمیه زنان
بانو امین در دوره حاکمیت پهلوی میزیست که به دلیل کشف حجاب رضاشاهی یا مدارس مختلط پهلوی دوم، که به شیوه و سبک غربی کار آموزش و پرورش را پیش میبردند، بسیاری از دوشیزگان و بانوان ایرانی نتوانستند به درسآموزی و تحصیل مشغول شوند؛ ازهمینرو تحصیل زنان یکی از دغدغههای ذهنی بانو امین بود. با توجه به همین دغدغه او در سال تحصیلی 1344-1345، «دبیرستان دخترانه امین» را تأسیس کرد. یکی از امتیازات دبیرستان امین این بود که علاوه بر اجرای برنامههای فرهنگی، برنامههای دینی هم در آن برگزار میشد و حتی خود ایشان هم هفتهای یک روز در آن دبیرستان برنامه تفسیر قرآن داشتند. امتیاز دیگر دبیرستان یادشده این بود که برخلاف دبیرستانهای دولتی، فقط از دبیران زن در آن استفاده میشد.
نهاد دیگری که ایشان تأسیس کردند «مکتب فاطمه» نام داشت. در مکتب فاطمه، علاوه بر ثبتنام دوشیزگان، بانوان نیز نامنویسی میشدند و بر این اساس، مکتب با برنامهریزی، فعالیت خود را با تدریس سه زبان یعنی ادبیات عرب، شامل صرف، نحو و قرآن و دیگر مقدمات عربی، ادبیات فارسی و زبان انگلیسی شروع کرد.[7] سطح علمی و فضای منحصربهفرد این حوزه علمیه (یعنی مکتب فاطمه) باعث شد بسیاری از استادان دانشگاههای اسلامی مانند اندونزی، مالزی، پاکستان و... برای کسب تجربه و استفاده از آن در کشور خود، از این دانشگاه بازدید کنند. به نظر میرسد کشف حجاب دوره رضاشاهی اولین جرقه را در ایجاد چنین نهادهایی بود.
کشف حجاب و هجرت به قم
با کشف حجاب و برگزاری مجالس متعدد از سوی دولت برای تمامی قشرها، ازجمله تجار سرشناس شهرها، که یکی از آنها همسر بانو امین، یعنی معینالتجار، بود، فشار و اختناق به جایی رسید که سیده نصرت بیگم امین با خروج از اصفهان و اقامت چهارماهه در قم، مخالفت خود را با دعوت برای شرکت در چنین مجالسی و درکل نسبت به اصل قضیه کشف حجاب اعلام کرد. بانو امین، که در قم منزل شخصی داشتند، با این مهاجرت هدفمند هم به تقویت بنیه علمی خود پرداختند و هم از آشفتگی فرهنگی موجود در اصفهان دور شدند و با کشف حجاب مخالفت کردند. ایشان بعد از این قضیه با تبیین مسئله و وسعت بخشیدن به سطح معرفت مردم و تبلیغ زبانی، برای حفظ این حکم الهی (یعنی حجاب) تلاش کردند.
آثار عرفانی و قرآنی
بانو امین با برجای گذاشتن آثار متنوع قلمی، که هرکدام گوهری ناب در موضوع اخلاق، عرفان و سلوک نفس بود، مورد تحسین عالمان و دینشناسان قرار گرفت. معروفترین اثری که از ایشان به یادگار مانده کتابی با عنوان «اربعین الهاشمیه» است. وی این کتاب را در سال 1315ش در پنجاهسالگی نگاشت. اربعین الهاشمیه به تفسیر چهل حدیث از احادیث اهل بیت(ع) میپردازد. سنّت مباحثی همچون روش دعوت به ایمان، روش تزکیه، تشویق به عبادات، روش اسوه و الگوسازی و... از مسائل بررسیشده در این کتاب است.[8] از دیگر آثار او «تفسیر مخزن العرفان» در پانزده جلد است که به پیروی از صدرالمتألهین شیرازی مشیای فلسفی عرفانی دارد. در آیاتی که توضیح و تفسیر بیشتری میطلبد معمولا خود به طرح پرسشهایی میپردازد و آنگاه پاسخی پخته و جامع را در برابر مخاطب قرار میدهد. اقتباس و ترجمه «تهذیبالاخلاق و تطهیرالاعراف ابن مسکویه»، مشتمل بر هفت مقاله اخلاقی است، اما اثر دیگر ایشان که با توجه به دوره حاکمیت طاغوت و وضع بد فرهنگی ناشی از آن به نگارش درآمد «روش خوشبختی و توصیه به خواهران ایمانی» است که در سال 1331 منتشر شد. او در بخشی از این کتاب با مخاطب قرار دادن روشنفکرنماهایی که شیفته غرب هستند میگوید: «حضرات متجددین عوض اینکه میگویند حجاب از اسلام نیست بفرمایند حجاب در تمدن اروپاییها نیست. اگر اینطور بگویند، اروپامنشها زودتر بیحجابی را عملی میکنند همان تقلید بیگانگان است که ایرانیهای بیچاره را به خاک سیاه نشانده است».[9] از کتابهای دیگر ایشان میتوان «جامع الشتات»، «سیر و سلوک»، «مخزن اللئالی فی فضائل مولی الموالی حضرت علی علیهالسلام»، «معاد یا آخرین سیر بشر»، «نفخات الرحمانیه» و... را نام برد.[10] آثار یادشده باعث ارتقای جایگاه طلبه زن ایرانی از نگاه بزرگان و عالمان دینی شد.
بانو امین
ملاقات آیتالله طباطبائی با بانوی مجتهده اصفهانی
هنگامیکه از مقام معظم رهبری درباره جایگاه اجتماعی بانوان طلبه سؤال شد، ایشان چنین فرمودند: «این خانمهای طلبه وقتی درس طلبگی میخوانند و ما اینهمه فاضل زن داریم، حضور اینها در بین خانوادهها، در اجتماعات زنان خیلی مغتنم است یک روز یک بانوی اصفهانی بود، ملّای خوبی بود و در علوم عقلی و مانند اینها بیشتر تخصّص داشتند».[11] ایشان در ادامه درباره ظرفیت فقهی و علمی ایشان فرمودند: «خانم محترمی بود؛ مرحوم آقای طباطبائی دیدن ایشان رفته بودند، با ایشان ملاقات کرده بودند، مباحثه کرده بودند و مانند اینها؛ و خب افتخار میکردیم که یک بانوی فاضله عالمهای داریم».[12]
حاجیهخانم امین؛ آیتی از استعداد و استقامت
همچنین مقام معظم رهبری طی تقدیر از خدمات علمی و قرآنی شاگرد ایشان سرکار حاجیهخانم همایونی در اصفهان در مورد استاد ایشان، یعنی مرحومه حاجیهخانم امین فرمودند: «مرحومه سرکار حاجیهخانم امین در عصر خود آیتی از استعداد و استقامت و ظرفیتهای بالای ذهنی زنان تحصیلکرده دینی ما بوده است. رحمت خداوند بر ایشان باد».[13] مرحوم آیتاللهالعظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره) از ایشان با عناوین «عالمه فاضله فقیهه متکلمه حکیمه ادیبه»[14] یاد کردند. استاد عالیقدر محمدتقی جعفری نیز او را بهعنوان یکی از علمای بنام عالم تشیع معرفی نمودند که علاوه بر دستیابی به مقامات عالیه روحی، از دانشمندانی است که با فراگرفتن دانش به تولد جدید در زندگی نائل میشوند. آیتالله محمد امامی کاشانی نیز در مراسم بزرگداشت هفتمین روز رحلت ایشان، که در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شد، فرمودند: «در جامعه اسلامی ما تاکنون زنی از لحاظ اسلامی و دینی بهپای او نرسیده است».[15]
وفات و پایان یک عمر اجتهاد
او سرانجام در شب اول رمضان 1403ق/ 23 خردادماه 1362ش، پس از یک عمر تلاش و مجاهده در راه تربیت بانوان ایرانی و تبیین و نگارش آثار متعدد در حوزه قرآن و اسلامشناسی از دنیا رفت. مزار این بانوی مجتهده در تخت فولاد اصفهان قرار دارد.
آرامگاه بانو امین
پینوشتها:
[1]. زندگانی بانوی ایرانی، همراه با مقالات برخی از شاگردان بانو امین، گردآورنده علویه همایونی، اصفهان، گلبهار، 1382، ص 25.
[11]. مقام معظم رهبری، «بیانات در دیدار طلاب حوزههای علمیه»، (18/02/1398)، تهران، دفتر حفظ و آثار حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای، قابل دسترسی در: https://khl.ink/f/42475
[13]. مقام معظم رهبری، «پیام تقدیر از خدمات علمی و قرآنی سرکار حاجیه خانم همایونی»، (19/01/1390)، تهران، دفتر حفظ و آثار حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای، قابل دسترسی در:
https://khl.ink/f/11861