دوران تاریک قحطی در ایران (3)؛

واقعیت هولناک ایران

داناهو، خبرنگار مشهور جنگی که به ارتش انگلستان پیوسته بود، در 5 آوریل 1918م وارد ایران شد. وی نخستین مشاهداتش را چنین شرح می‌دهد: «در آن سوی جبهه درباره وخامت اوضاع اقتصادی ایران و کمبود مواد غذایی بسیار شنیده بودم، اما اکنون پس از روبه‌رو شدن با این واقعیت هولناک، برای نخستین بار معنی کامل آن را دریافتم»
واقعیت هولناک ایران
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ داناهو، خبرنگار مشهور جنگی که به ارتش انگلستان پیوسته بود، در ژانویه 1918م، در مقام افسر اطلاعات، مأمور به خدمت در «نیروی هیس هیس» ــ دنسترفورس ــ شده بود. او در 5 آوریل 1918م وارد ایران شد. وی نخستین مشاهداتش را چنین شرح می‌دهد:
«در آن سوی جبهه درباره وخامت اوضاع اقتصادی ایران و کمبود مواد غذایی بسیار شنیده بودم، اما اکنون پس از روبه‌رو شدن با این واقعیت هولناک، برای نخستین بار معنی کامل آن را دریافتم».
«اجساد چروکیده زنان و مردان، پشته‌شده در معابر عمومی افتاده‌اند. در میان انگشتان خشکیده آنان همچنان مُشتی علف، که از کنار جاده کنده‌اند و یا ریشه‌هایی که از مزارع درآورده‌اند، به چشم می‌خورد؛ با این علف‌ها می‌خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند. در جایی دیگر، پا برهنه‌ای با چشمان گودافتاده، که دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت، چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می‌شد می‌خزید و در حالی که نای حرف زدن نداشت با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می‌کرد... . در قصر شیرین که توقف کوتاهی داشتیم، به‌سرعت از سوی جماعت گرسنه‌ای که غذا طلب می‌کردند محاصره شدیم. زن فقیری با کودکی که در آغوش داشت به ما التماس می‌کرد که کودکش را نجات دهیم».[1]
 
 قحطی بزرگ ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
قحطی بزرگ ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ایران
 
 
پی‌نوشت:
 
[1]. محمدقلی مجد، قحطی بزرگ (1298-1296ش)، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، ص 53.
https://iichs.ir/vdcb5sb5.rhbswpiuur.html
iichs.ir/vdcb5sb5.rhbswpiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما