نگاهی به زندگی مرتضی قلی‌خان بیات؛

از همراهی مصدق تا نشستن بر سر میز مذاکرات کنسرسیوم

آخرین مسئولیتی که بدان دست یافت ریاست هیئت‌مدیره نفت ایران و شکایت از انگلیس به شورای امنیت سازمان ملل متحد در معیّت مصدق بود. او پس از کودتای 28 مرداد 1332 نیز در زمان نخست‌وزیری فضل‌الله زاهدی، در هیئت‌مدیره شرکت ملی نفت ایران ابقا شد و در مذاکراتی که به قرارداد کنسرسیوم نفت منجر شد، حضور داشت
از همراهی مصدق تا نشستن بر سر میز مذاکرات کنسرسیوم
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مرتضی قلی خان بیات، در خانواده یکی از خوانین و ملاکان اراک به نام حاج عباسقلی‌خان سهم‌الملک متولد شد. پدر مرتضی، در هنگام افتتاح دوره مجلس شورای ملی از حوزه اراک، ریاست سنی مجلس را عهده‌دار شد، اما این دوره مجلس دیری نپایید و با حرکت ارتش روسیه به‌سوی تهران در جنگ جهانی اول و مهاجرت نمایندگان از پایتخت، تعطیل شد. نسب بیات از طرف مادر، نجم‌السلطنه، به فیروزمیرزا فرمانفرما، پسر شانزدهم عباس‌میرزا می‌رسد.[1] افزون بر این، برادران بیات همگی از رجال و نمایندگان مجلس بودند. مصطفی قلی‌خان صمصام‌الملک بیات در دولت محمدعلی فروغی و محمود جم عهده‌دار اداره کل فلاحت است؛ نصرت‌الله بیات معروف به شیخ نصرت‌الله شیخ‌العراقین، عالم دینی و نماینده دوره ششم مجلس است؛ و سرانجام عزت‌الله‌خان بیات در دوره‌های چهاردهم و پانزدهم نمایندگی حوزه انتخابیه اراک را برعهده داشت. درضمن، دکتر محمد مصدق و محمود افشار طوس به ترتیب دایی و شوهر بردارزاده آنها محسوب می‌شدند.
 
بیات تحصیلات ابتدایی را در اراک شروع کرد و در مدرسه علمیه تهران، صرف و نحو، عربی، و زبان فرانسه آموخت؛ علی‌رغم اقامت در اروپا، تحصیلات منظمی نکرد.[2] بیات در بیست‌سالگی وارد نظام شد و به فرماندهی سواران مأمور وصول مالیات معروف به «سواران غلام منصور»، منصوب و از طرف احمدشاه به «سهام‌السلطان» ملقب شد.[3]
 
مرتضی قلی بیات (سهام‌السلطان)
مرتضی قلی بیات
شماره آرشیو: 3-4ع
 
ورود به عرصه سیاست
کار اصلی بیات، کشاورزی و مُلک‌داری بود؛ از‌این‌رو، وی یکی از زمین‌داران بزرگ نواحی مرکزی ایران و اشراف محافظه‌کاری بود که به نمایندگی مجلس انتخاب شد.[4] در آذرماه 1304ش، هنگامی که رضاخان از مجلس مؤسسان خواست برای خلع قاجار از سلطنت و واگذاری تخت سلطنت به او تشکیل جلسه دهد، مرتضی بیات، در کسوت نایب‌رئیس، در مجلس حضور داشت.[5] درنتیجه، مجلس مؤسسان در روز یکشنبه ۲۲ آذرماه ۱۳۰۴ش با تغییر اصول ۳۶، ۳۷، ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی مشروطه رسما سلطنت قاجار را منحل اعلام کرد و رضاشاه را به پادشاهی ایران برگزید. بیات سابقه دوره نمایندگی حوزه اراک، از دوره چهارم تا دوره سیزدهم در مجلس شورای ملی را داشت و مکررا در دوره‌های مختلف نایب‌رئیس مجلس بود. بیات در اولین کابینه محمدعلی فروغی، و شروع به کار دودمان پهلوی، به وزارت مالیه منصوب شد. وی در کابینه اول علی سهیلی، وزارت دارایی و در کابینه دوم، وزیر دارایی و نیز در ترمیم کابینه، وزیر مشاور شد.[6]
 
بیات از حامیان رضاخان بود؛ هنگامی که بر اثر اختلافات، رضاخان از ریاست دولت استعفا داد و علت آن را عدم قدردانی مجلس از خدمات خود ذکر کرد، در جلسه‌ای خصوصی بیش از نود نفر از نمایندگان به رضاخان رأی اعتماد دادند و قرار شد دوازده نفر به «بومهن» روند و ضمن اظهار دلجویی، او را از تصمیم کناره‌گیری خود منصرف کنند که بیات هم از طرف فراکسیون «قیام»، همراه امین‌الشریعه و عمادالسلطنه، در بین نمایندگان قرار داشت.[7]
 
اشغال ایران و فضای بی‌ثباتی سیاسی
بعد حمله متفقین در شهریور 1320 کشور دچار معضلات سیاسی و رکود اقتصادی شد. در این اوضاع، کابینه‌ها یکی پس از دیگری بر مسند قدرت تکیه می‌زدند و هر یک ناتوان از حل مشکل، بعد از چند صباحی جای خود را به دیگری می‌سپردند؛ به‌گونه‌ای که در عرض سه سال، پنج بار مقام نخست‌وزیری و کابینه دولت دست به دست و سرنگون شدند. در این فضای ملتهب، ازجمله نخست‌وزیرانی که در دهه 1320 به قدرت رسید مرتضی قلی بیات بود که پرداختن به عملکرد سیاسی او می‌تواند در روشن کردن فضای آن مقطع زمانی مؤثر باشد. بیات ششمین نخست‌وزیر محمدرضا پهلوی بود.
 
الف) امتیاز نفت شمال و به قدرت رسیدن بیات:
با پدید آمدن بحران نفتی و درخواست شوروی از دولت ساعد، وضع بغرنجی پدید آمد. «بلی» گفتن صریح، شوروی‌ها را به مداخله و نفوذ بیشتر تحریک می‌کرد و «نه» گفتن صریح، آنان را ترغیب می‌کرد تا نهضت‌های جدایی‌طلبانه در کردستان و آذربایجان را تشویق کنند. از طرف دیگر، پیشنهاد مصدق، که قبول نخست‌وزیری را مشروط به بازگشت به مجلس بعد از اتمام دوران نخست‌وزیری ذکر کرده بود، پذیرفته نشد؛ از‌این‌رو، مجلس به رجال صدر مشروطه توجه کردند. برخی انتخاب بیات از طرف مجلس را به خاطر خوشایند مصدق (به خاطر خویشاوندی آنها) دانستند. درهرحال، اقلیت پنجاه‌نفری مجلس به رهبری مصدق به بیات نظر داشت. سرانجام پس از دوازده روز که از سقوط ساعد گذشت، فراکسیون‌های «میهن» و «اتحاد ملی» به انتخاب بیات ابراز تمایل کردند؛ بنابراین، در 30 آبان‌ماه 1323ش بیات مأمور تشکیل کابینه شد.[8]
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 عصر فراکسیون‌بازی
 
 
 
نگاهی گذرا به سوابق وزرای انتخابی نشان می‌دهد که بیات هفت پست را به سلطنت‌طلب‌ها و چهار پست را به سیاستمداران هوادار انگلیس واگذار کرد. ریدر بولارد، وزیر مختار انگلیس در ایران، حکومت جدید را کابینه خوب نامید،[9] اما در اواخر دوره بیات، او را ابله‌ترین مرد ایران نامید.[10] شوروی هم صرف‌نظر کردن از تقاضای امتیاز نفت را به روی کار آمدن دولتی به ریاست شخصی مورد اعتمادتر مشروط کرده و رویکرد سکوت را در پیش گرفته بود. حزب اتحاد ملی هم، که نمایندگان سلطنت‌طلب آن را تشکیل داده بودند، به دنبال آمریکا، به‌ویژه کمک نظامی آن کشور، برای مقابله با نفوذ انگلیس و شوروی و ادامه برنامه‌های محافظه‌کارانه اجتماعی بود.[11]
 
مرتضی قلی بیات (سهام‌السلطان) در سال‌های 1323-1324
مرتضی قلی بیات (سهام‌السلطان) در سال‌های 1323-1324
 
ب) مذاکره با کافتارادزه و اعلان جنگ به ژاپن:
با روی کار آمدن بیات، همچنان مسئله امتیاز نفت شمال و رویکرد استعماری شوروی حل‌ناشدنی می‌نمود؛ بنابراین، عقلای جمع بهترین راه حل را در آن دیدند که پاسخ منفی از طرف مجلس داده شود؛ از‌این‌رو، طرح مصدق در 11 آذرماه 1323ش (یعنی عدم اعطای امتیاز به بیگانگان)، دولت را تا حدودی از بحران امتیازخواهی شوروی حفظ کرد، اما سرگئی کافتارادزه اقدام مجلس را اشتباه خواند و خواهان تجدیدنظر این اقدام مجلس شد. بیات برای حل قضیه درخواست امتیاز نفت دو پیشنهاد تازه ارائه داد: نخست، شروع مجدد مذاکرات نفت؛ دوم، تأسیس شرکت متشکل از کارکنان ایرانی و اتباع کشورهای بی‌طرف، با توجه به آنکه حق تقدم با روس‌ها باشد. هم‌زمان با روند مذاکره با شوروی، راهبرد دولت همکاری و همیاری با متفقین و بهره‌گیری از امتیازات آن بود. بدین ترتیب، شرکت دولت ایران در کنفرانس «سانفرانسیسکو» و اعلان جنگ به ژاپن در مورخه اسفند 1323، به معنای مسیر همگامی با متفقین در دولت بیات تلقی شد.
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 مأموریت کافتارادزه در ایران
 
 
 
ج) سقوط بیات و استانداری آذربایجان:
رویارویی شوروی و ایران بر سر مسئله نفت، حزب توده و گروه‌های گریز از مرکز را در برابر دولت بیات فعال کرد و سرانجام نمایندگان مجلس با مشاهده نابه‌سامانی در نظم و امنیت و ناتوانی دولت در مهار حزب توده، با امضای طوماری، خواهان استعفای بیات شدند. افزون بر این، همراهی نکردن مجلس با لوایح دولت و از دست دادن حمایت دوستان اولیه، مزید بر علت شد و سرانجام با پیشنهاد اخذ رأی اعتماد از جمع 92 نفر حاضر، 45 نفر رأی موافق، 3 نفر رأی مخالف و 43 نفر رأی ممتنع دادند و در نهایت دولت بیات سقوط کرد. با روی کار آمدن کابینه ابراهیم حکیمی، بیات به استانداری آذربایجان منصوب شد تا با جعفر پیشه‌وری بر سر خواسته‌های آنان مذاکره کند. پیشه‌وری تصمیمات چهارده‌ماده‌ای فرقه دموکرات را ارائه داد که «خودمختاری» محور عمده آن بود.[12] با حاد شدن وضعیت و خلع سلاح پادگان‌های آذربایجان و حمایت ارتش شوروی، و نیز تشکیل مجلس مؤسسان و تشکیل مجلس ملی آذربایجان، پیشه‌وری خود را مأمور تشکیل دولت ملی کرد و در روز 21 آذرماه کابینه خود را معرفی نمود. متعاقب این وضعیت، بیات در 22 آذرماه 1323، به تهران بازگشت و پس از حل و فصل مسئله، آخرین مسئولیتی که بدان دست یافت ریاست هیئت‌مدیره نفت ایران و شکایت از انگلیس به شورای امنیت سازمان ملل متحد در معیّت مصدق بود. بیات پس از کودتای 28 مرداد 1332 نیز در زمان نخست‌وزیری فضل‌الله زاهدی، در هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران ابقا شد و در مذاکراتی که به قرارداد کنسرسیوم نفت منجر شد، حضور داشت.[13]
 
مرگ
سرانجام، مرتضی قلی خان بیات، در تاریخ 20 اردیبهشت‌ماه 1336ش درگذشت و طبق وصیت وی، جنازه‌اش در «نجف اشرف» دفن شد.[14]
 
 
پی‌نوشت‌‎ها:
 
[1]. باقر عاقلی، خاندان‌های حکومتگر، تهران، نشر علم، 1381، صص 16-18.
[2]. باقر عاقلی، نخست‌وزیران ایران از مشیرالدوله تا بختیار، تهران، جاویدان، 1370، ص 564.
[3]. همان، ص 566.
[4]. یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب: درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی، تهران، نی، 1377، ص 150.
[5]. عمادالدین فیاضی و سیدحمیدرضا رفیعی، زندگی سیاسی مرتضی قلی خان بیات، تهران، امیرکبیر، 1391، ص 46.
[6]. حسن مرسلوند، زندگی‌نامه رجال و مشاهیر ایران (1299-1320)، ج 1، تهران، الهام، چ دوم، 1376، ص 134.
[7]. علیرضا ملائی توانی، مشروطه و جمهوری، تهران، گستره، 1381، ص 637.
[8]. دولت‌های ایران؛ از میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله تا میرحسین موسوی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1378، ص 197.
[9]. یرواند آبراهامیان، همان، ص 261.
[10]. عمادالدین فیاضی و سیدحمیدرضا رفیعی، همان، ص 94.
[11]. همان، ص 235.
[12]. گذشته چراغ راه آینده است، پژوهش گروهی، جامی، تهران، نیلوفر، چ دوم، 1362، ص 308.
[13]. محمدعلی همایون کاتوزیان، مصدق و نبرد قدرت، ترجمه احمد تدین، تهران، خدمات فرهنگی رسا، 1372، ص 303.
[14]. دولت‌های ایران، همان، ص 199.
 
https://iichs.ir/vdcc44qi.2bqpx8laa2.html
iichs.ir/vdcc44qi.2bqpx8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما