کنگره انقلاب اداری به پایان رسید و نتیجه‌‎ای هم نداد!/ درباره کارت‌های ورودی به امجدیه/ شورای کنترل مواد اولیه فراورده‌های غذایی!/ اولین شرکت مختلط ایرانی و خارجی/ شرکت‌هایی که می‌خواهند از نمد برنامه چهارم کلاهی نصیبشان شود!/ زمین‌خواران در راه به ثبت رساندن سنگ‌های کوهستان‌های شمال!/ ادغام چند بانک خصوصی/ نقش‌های عوضی!/ «مبانی اخلاقی را تا این حد سست کردن کار عاقلانه‌ای نیست»!/ آمار و ارقامی از جنگ ویتنام!/ وزیر اطلاعات به تهران بازگشت!/ کابینه اردن سقوط می‌کند!
۴  اسفند ۱۳۴۶

 

کنگره انقلاب اداری به پایان رسید و نتیجه‌‎ای هم نداد!

«تهران‌مصور» نوشت: با اینکه کار کنگره انقلاب اداری به پایان رسید و نتیجه‌ای هم که دولت و مردم انتظار آن را داشتند عاید نشد، اما موضوع انقلاب اداری همچنان در رأس سایر مسائل در دستور کار دولت قرار دارد.
دولت با مطالعه قطعنامه سمینار انقلاب اداری وابسته به حزب ایران نوین و سمینار کنگره، طرحی نیز خود تهیه کرده است که اهم آن لزوم تجدید نظر در بسیاری از قوانین جاری مملکت می‌باشد.
تجدید نظر در این قوانین که در واقع اصلاح روش‌های اداری است، یک‌جا تقدیم مجلس می‌شود و در واقع پس از تقدیم لایحه برنامه چهارم و لایحه بودجه، این سومین لایحه پراهمیتی است که دولت تقدیم می‌دارد؛ البته در مورد سوم، یعنی اصلاح روش‌های اداری، گفتیم چندین لایحه هم‌زمان با یکدیگر به مجلس می‌رود.
محافل مطلع معتقدند که این لوایح نیز به احتمال زیاد قبل از پایان سال جاری تقدیم می‌شود.[1]
 

درباره کارت‌های ورودی به امجدیه

«تهران‌مصور» نوشت: در هفته اخیر که مسابقات فوتبال در میدان امجدیه برگزار شد، برای خبرنگاران ورزشی مطبوعات مشکل تازه‌ای پیش آمد و آن اینکه با کارت‌های ورودی که از سابق در اختیار داشتند، نتوانستند به امجدیه وارد شوند و این موضوع مایه گلایه برخی از روزنامه‌نگاران شد.
به قرار اطلاع، با ایجاد فوتبال حرفه‌ای، باشگاه‌ها برای دعوت تیم‌های خارجی متحمل هزینه‌های سنگینی می‌شوند و برای تأمین آن ناچار هستند که هر چه بیشتر بلیت بفروشند؛ بنابراین اعلام کرده‌اند که همه باید بلیت بخرند.
باید اضافه کرد که کارت‌های سابق برای مسابقات آماتوری همچنان به قوت خود باقی بوده و خبرنگاران می‌توانند از آن استفاده کنند. گفته می‌شود به‌زودی برای حل این موضوع بین اتحادیه باشگاه‌های حرفه‌ای و جامعه مطبوعات تماس گرفته خواهد شد تا ترتیب اصولی و صحیحی برای شرکت خبرنگاران و مفسران ورزشی در مسابقات فوتبال غیرآماتوری، آن‌گونه که در سایر جاها معمول است، داده شود.
امید است با اتخاذ یک رویه صحیح، از این پس برای خبرنگاران ورزشی موقعیت مناسب و لازمی که شایسته آنان است فراهم آورند و از بروز سوءتفاهمات جلوگیری شود.[2]
 

شورای کنترل مواد اولیه فراورده‌های غذایی!

«تهران‌مصور» نوشت: به دنبال شکایت‌های پی در پی که از نحوه تهیه بعضی مواد غذایی در ایران شده بود، به قرار اطلاع تصمیم گرفته شده است شورای کنترل برای تهیه مواد اولیه فرآورده‌های غذایی تشکیل شود.
این شوراها که احتمال می‌رود برای هر یک از رشته‌های مواد غذایی به طور جداگانه تشکیل شود، مسئولیت دارد که نحوه تهیه مواد اولیه را شدیدا تحت کنترل قرار دهد و با تعیین استانداردهایی این کار را از وضع بی‌بند و باری کنونی نجات دهد. فکر و ایده خوب است، باید دید در عمل به کجا خواهند رسید؟[3]
 

اولین شرکت مختلط ایرانی و خارجی

«تهران‌مصور» نوشت: پس از مسافرت هیئت سرمایه‌گذاران ‌آمریکایی به ایران، که به «هیئت وارن» معروف شدند، در هفته آینده اولین نتیجه مسافرت آن هیئت به ثمر می‌رسد و اولین شرکت مختلط ایرانی و خارجی (البته اولین شرکت مربوط به آن هیئت) به ثبت خواهد رسید.
باید دانست قبل از این شرکت، شرکت‌های مختلط زیادی در ایران تشکیل شده است که همه سرگرم فعالیت می‌باشند، ولی این شرکت از نظر به نتیجه رسیدن فوری مذاکرات یک ماه قبل، بااهمیت تلقی شده است.
شرکت مذکور در زمینه بسته‌بندی مواد غذایی تشکیل خواهد شد. از سرمایه‌داران ایرانی که با سرمایه‌داران آمریکایی تشکیل شرکت خواهند داد، بیش از همه از آقایان مهندس طالقانی، حبیب ثابت و اخوان نام برده می‌شود.[4]
 

شرکت‌هایی که می‌خواهند از نمد برنامه چهارم کلاهی نصیبشان شود!

«تهران‌مصور» نوشت: این روزها در اداره ثبت شرکت‌ها هنگامه عجیبی است. تبلیغاتی که بر روی فعالیت‌های بخش خصوصی می‌شود و امکاناتی که دولت در اختیار این بخش گذاشته است، باعث شده تا افراد زیادی با انجام یک سلسله فعالیت‌های مستقل و آزاد، علاقه‌مند شوند و بدین خاطر روزانه بیش از ده‌ها شرکت جدید به ثبت می‌رسد.
این شرکت‌ها بیشتر در رشته‌های صنایع و معادن است و علاقه‌مندان عجله دارند تا هر چه زودتر کار مستقل خود را آغاز نمایند تا شاید از نمد برنامه چهارم کلاهی نصیبشان شود.
رغبت عمومی به کار آزاد و سرمایه‌گذاری در این رشته‌ها البته از موارد بسیار جالب است، اما به یک شرط که این سرمایه‌گذاری سالم باشد و در جهت گذاشتن سرمایه به معنای واقعی عمل گردد، نه اینکه چند نفر دور هم جمع شوند و به شکل ظاهری شرکتی تشکیل دهند و بعد هم از دولت هزاران توقع بجا و بیجا داشته باشند.[5]
 

زمین‌خواران در راه به ثبت رساندن سنگ‌های کوهستان‌های شمال!

«تهران‌مصور» نوشت: آنها که چشم تیزبین به شمال داشته‌اند، اخیرا ملاحظه کرده‌اند که با سرعت قسمت‌هایی از دامنه کوه‌های البرز از دربند به طرف مشرق محصور گردیده است و حضرات کوه‌خوار با صرف هزینه سنگین به تصرف کوه‌ها پرداخته‌اند.
به قرار اطلاع، از بعد از آنکه چند شرکت خارجی داوطلب تأسیس هتل‌ها و ویلاهای کوهستانی و نصب نقاله در منطقه البرز گردیده‌اند، عده‌ای از زمین‌خواران، که راه و رسم کارها را بهتر می‌دانند، اقدام به کوه‌خواری کرده و دور کوه‌ها دیوار می‌کشند.
جا دارد وزارت منابع طبیعی، همان‌طور که با اعلام مناطق جنگل‌های مصنوعی، قسمت‌هایی از فعالیت‌های زمین‌خواران را خنثی کرد، در مورد تخته‌سنگ‌ها و دامنه‌های کوهستانی شمال نیز اقدامات مشابهی به عمل آورد.[6]
 

ادغام چند بانک خصوصی

«تهران‌مصور» نوشت: بار دیگر صحبت از ادغام چند بانک خصوصی که به تنهایی وضع درخشانی ندارند، پیش آمده است. تعداد بانک‌ها در ایران و ازدیاد سرسام‌آور شعب آنها در تهران از نظر اجتماعی اثرات نامطلوبی به جا گذارده است و آمار چک‌های برگشتی خود دلیل گویایی است که وجود ده‌ها رنگ دسته چک در جیب اشخاص ناوارد به امور بانکی از هر حیث به ضرر تجارت و دادوستد می‌باشد.
آخرین رقابت بانک‌ها تأسیس شعبه در مؤسسات و آژانس‌های مسافرتی می‌باشد و اکنون نیمی از هر مغازه آژانس مسافرتی را یک بانک تابلو زده و برای فروش چک مسافرتی به مسافران خارج از کشور اقدام به گشایش شعبه نموده است.[7]
 
نقش‌های عوضی!
«تهران‌مصور» نوشت: یکی از مجلات از آقای هویدا، نخست‌وزیر سؤال کرده بود که لطفا برای ما روشن کنید حزب طرفدار دولت کدام حزب است؛ زیرا اگر آن‌طور که همه گمان می‌کنند حزب ایران نوین طرفدار دولت است، پس چرا در روزنامه‌اش از کار کنگره انقلاب اداری انتقاد می‌کند و حتی نسبت به سایر کارهای دولت نیز لحن موافق صد‌ درصد ندارد و اگر حزب مردم حزب اقلیت و مخالف شماست، چرا ارکانش هر روز شما را صد درصد تأیید می‌کند و حتی از کار کنگره انقلاب اداری هم جانب‌داری می‌نماید؟
من نمی‌دانم آقای نخست‌وزیر برای نویسنده محترم آن مجله این موضوع را روشن کردند یا نه؟ فقط خودم یک چیزی می‌دانم که ممکن است تا حدی به روشن‌شدن قضیه کمک کند و آن اینکه چون خود آقای نخست‌وزیر در انتقاد از دولت دست همه را از پشت بسته‌اند و حتی از شدیدترین جریده و مجلات انتقادی هم طبعی آتشین‌تر و تندتر دارند، آن حزب، که بیشتر انتقاد می‌کند، طرفدار ایشان است و آن که درصدد تأیید است، در واقع بر خلاف نیات ایشان قدم برمی‌دارد!
آره برادر، روز و روزگار عوض شده است و نقش‌ها دگرگون! حالا نخست‌وزیر و وزیر اولین انتقادکنندگان دستگاه‌های زیر سلطه خودشان هستند و هر کس مخالفتی با دولت دارد باید سازمان‌های دولتی را تأیید کند. بنابراین زنده‌باد دستگاه‌های اداری! [8]
 

«مبانی اخلاقی را تا این حد سست کردن کار عاقلانه‌ای نیست»!

«تهران‌مصور» نوشت: در یک مجله زنانه دیدم که نوشته بودند زنان ایران اسیر سوءتفاهمی هستند به نام غیرت و تعجب کردم از این نوع طرز فکر! غیرت کجا و سوءتفاهم کجا؟
حالا اگر تعصب را تا حد سوءتفاهم پایین می‌آوردند باز خودش حرفی بود، ولی غیرت! راستی کجا رفته است غیرت و جوانمردی؟
یادش بخیر آن بازرگان سیاست‌پیشه‌ای که چند سال پیش گفت: اختلافات ایران و انگلیس یک «سوءتفاهم جزئی» است! حالا آقایان هم غیرت مردان را همان «سوءتفاهم جزئی» می‌دانند. باباجان! مرد و زن به غیرت زنده‌اند. اصلا ملت به غیرت زنده است!
شما اگر می‌خواهید حقوق زنان را تأمین کنید و برای آنها آزادی بیشتر کسب کنید، چرا آنان را این‌چنین به ورطه بی‌اخلاقی و بداخلاقی می‌کشانید؟ بیهوده سرود یادمان ندهید، مبانی اخلاقی را تا این حد سست کردن کار عاقلانه‌ای نیست. فکر نو داشتن و نوجویی و نوآوری غیر از پایمال کردن همه اصول و اخلاقیات است. واقعا که دریغ از غیرت، دریغ از مردانگی و دریغ از شرافت.[9]
 

آمار و ارقامی از جنگ ویتنام!

«تهران‌مصور» نوشت: پنتاگون یعنی وزارت دفاع آمریکا لیستی منتشر کرده است از کشته‌شدگان و مجروحین جنگ ویتنام. اینها عدد و رقم است؛ بد نیست با هم یک بررسی کنیم.
آمریکا در سال ۱۹۶۶ جمعا ۵۰۰۸ نفر کشته داده است. در سال ۱۹۶۷، یعنی سال قبل، ۹۳۷۸ نفر. در این مدت آمریکا ۷۰۰۰۰ نفر بیمار جنگی داشته و ۱۸۳۷۷۰ نفر مجروح. یک جمع ساده نشان می‌دهد که جمعا آمریکا ۲۶۸۱۵۸ مقتول و مجروح داده است؛ یعنی نزدیک به سیصدهزار نفر آمریکایی وضع عادی خود را از دست داده‌اند؛ یعنی سیصدهزار نفر جوان نوزده‌ساله و بیست‌ساله آمریکایی به خاک و خون کشیده شده‌اند.
در برابر جمع کشته‌شدگان ویتنام جنوبی و ویتنام شمالی اعم از ویت‌کنگ و غیر نظامی باز هم به روایت پنتاگون ۳۳۱۵۱۲ نفر است و البته این رقم غیر از مجروحینی است که در لیست پنتاگون نیامده؛ یعنی مجموعا بیش از صدهزار نفر در جنگ ویتنام کشته‌شده‌اند و این آمار تا آخر سال ۱۹۶۷ است و حملات اخیر جزء آن به حساب نیامده است!
این چهره‌ای از جنگ است؛ جنگی که من و شما اخبار آن را می‌خوانیم و با خیال فارغ صورت کشته‌شدگان و مجروحین را جمع و تفریق می‌کنیم، ولی مگر اینها شر نیستند؟ مگر جوان آمریکایی در سن بیست و نوزده هزاران آرزو ندارد؟ مگر جوان ویتنامی برای حیاتش ارزش قائل نیست؟ اما چه می‌توان کرد؟ راستی که چه دنیای دیوانه، دیوانه، دیوانه‌ای داریم![10]
 

وزیر اطلاعات به تهران بازگشت!

روزنامه «خراسان» نوشت: خبرنگار ما از تهران گزارش داد آقای جواد منصور، وزیر اطلاعات، که به اتفاق آقای نیکوخواه، معاونت وزارت اطلاعات، و چند تن دیگر اوایل هفته گذشته به کویت مسافرت کرده بودند پس از ملاقات با امیر کویت و بازدیدهایی از آن کشور و انجام مذاکرات شب جمعه به تهران بازگشتند.[11]
 

کابینه اردن سقوط می‌کند!

خبرگزاری‌ها ۴ اسفند از بیروت گزارش دادند در محافل سیاسی لبنان گفته می‌شود که ملک حسین پس از مشاهده مقاومت شدید مقامات اردنی با نظرات او درباره حمله چریک‌ها به اسرائیل، کابینه را عوض خواهد کرد.
خبرگزاری عرب گزارش می‌دهد که به خاطر دلجویی و جلب نظر فلسطینی‌های اردن، بهجت طلوئی برکنار و یک نفر فلسطینی به پست نخست‌وزیری منصوب خواهد شد.
روزنامه‌های بیروت می‌نویسند: در صورت تعویض کابینه نخست‌وزیر جدید، قاسم ریماوی، سخنگوی سابق پارلمان و یا اکرم زعیتر، وزیر دربار اردن، خواهد بود که هر دو از اهالی غرب اردن می‌باشند.
غرب اردن منطقه‌ای است که اکنون قسمتی از آن با یک‌میلیون جمعیت اردنی آن در اشغال اسرائیل است.[12]
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. تهران‌مصور، ۴ اسفند ۱۳۴۶، ص ۶.
[2]. همان، ص ۷.
[3]. همان‌جا.
[4]. همان‌جا.
[5]. همان، صص ۷ و ۵۶. 
[6]. همان، ص ۵۶.
[7]. همان‌جا.
[8]. همان، صص ۶ و ۷.
[9]. همان، ص ۷.
[10]. همان‌جا.
[11]. خراسان، ۵ اسفند ۱۳۴۶، ص ۱۶.
[12]. آیندگان، ۵ اسفند ۱۳۴۶، ص ۱.
 
https://iichs.ir/vdcjtoe8.uqei8zsffu.html
iichs.ir/vdcjtoe8.uqei8zsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما