سر میز ناهار، در حالی که علی اغلب ساکت بود و حرفی نمیزد، مهری پشت سر هم صحبت میکرد. او ابتدا شمهای راجع به ناراحتی گوش خود و کری موقت که گهگاه عارضش میشود توضیح داد و بعد مطلب را به توصیف زندگی خودشان در لندن کشاند و گفت: «ما اصولاً خودمان را از جامعه ایرانیها جدا کردهایم...
چهارشنبه 5 آوریل 1978 [16 فروردین 1357]
امروز «علی نوری اسفندیاری» همکارم در وزارت امور خارجه، به اتفاق همسرش «مهری» برای ناهار به سفارتخانه آمدند.
سر میز ناهار، در حالی که علی اغلب ساکت بود و حرفی نمیزد، مهری پشت سر هم صحبت میکرد. او ابتدا شمهای راجع به ناراحتی گوش خود و کری موقت که گهگاه عارضش میشود توضیح داد و بعد مطلب را به توصیف زندگی خودشان در لندن کشاند و گفت: «ما اصولاً خودمان را از جامعه ایرانیها جدا کردهایم. چون معتقدیم که از نظر فرهنگ و تمدن با آنها خیلی تفاوت داریم». مهری نوری اسفندیاری میگفت: برای آنکه موقع عبور از خیابانهای لندن، ایرانیها متوجه ایرانی بودنش نشوند، با دخترش به زبان اسپانیولی صحبت میکند و از بین جماعت ایرانیهای مقیم لندن نیز فقط با «همایون مازندی» حشر و نشر دارد. 1
یکی از سفرا هنگام تقدیم استوارنامه خود به محمدرضا پهلوی
شماره آرشیو: 1-6282-115ز