نگاه یهودیان ایرانی به اسرائیل

پیوندهای پهلویسم و صهیونیسم

در دوره پهلوی به‌طور متناوب شمار یهودیان رو به افزایش بود؛ همین امر افکار عمومیِ یهودیانِ جهان را نسبت به قضیه یهود در ایران حساس کرد و دولت را به روابط سیاسی بین‌المللی مرتبط با یهودیان وارد نمود. در این مرحله ایران به سببِ حفظ وجهه بین‌المللی مقهور و مجبور به پذیرش تصمیماتی گردید که منافع سیاست جهانی یهودیان آنها را اعمال می‌کرد
پیوندهای پهلویسم و صهیونیسم
 
اقلیت‌های مذهبی همواره با بخشی از رویدادهای تاریخ معاصر ایران پیوند داشته‌اند؛ ازهمین‌رو با دیدگاه‌های متفاوت و از جنبه‌های گوناگون می‌توان به بررسی آنان پرداخت. بررسی رابطه یهودیان ایرانی با اسرائیل می‌تواند ماهیت روابط ایران و اسرائیل در عصر پهلوی را روشن‌تر سازد. بنابراین نوشتارِ پیش رو به مناسبت روزهای انقلاب اسلامی و خروج برخی از یهودیان از ایران در بهمن‌ماه به روابط اقلیت یهودی ایران با اسرائیل اختصاص یافته است تا نوع رابطه و چرایی آن را به بحث بگذارد.
 
گفتمان پهلویسم و جذبِ اقلیت‌های مذهبی
در دوره پهلوی به‌طور متناوب شمار یهودیان رو به افزایش بود؛ همین امر افکار عمومیِ یهودیانِ جهان را نسبت به قضیه یهود در ایران حساس کرد و دولت را به روابط سیاسی بین‌المللی مرتبط با یهودیان وارد نمود. در این مرحله ایران به سببِ حفظ وجهه بین‌المللی مقهور و مجبور به پذیرش تصمیماتی گردید که منافع سیاست جهانی یهودیان آنها را اعمال می‌کرد. گزارش‌های متعدد نیز چنین رویکردی را تأیید می‌کنند. در یکی از این گزارش‌ها، بن زوری، رئیس هیئت جمعیت ملی یهود در فلسطین، آورده است: «در هر دوهزار ایرانی یک نفر یهودی وجود دارد و عده یهودی‌ها در ایران نودهزار نفر است».1
 
در وحدتِ اقتصادی با اسرائیل
نفوذ گسترده یهودیان که در سطور بالا به آن اشاره شد قطعا به نقش و دخالت آنها در اقتصاد ایران منجر می‌شد. برخی از سازمان‌ها و کانون‌های یهودی و سرمایه‌داران یهود در اقتصاد ایران حضور عمیق و گسترده به نفع اسرائیل داشتند. خرید و فروش زمین یکی از مهم‌ترین کارکردهای اقتصادی یهودیان در ایران بود که شرکت «شین» یک از کارگزاران آن به شمار می‌آمد. در نتیجه چنین اقداماتی و عدم توجه مسئولین عده‌ای از مردمِ طبقات پایین نسبت به گذشته وضع بدتری پیدا کرده ولی در عوض پول‌های آنها در دست یک عده معدودی که اکثر آنها همین یهودی‌ها بودند جمع می‌شد و پس از تبدیل‌شدن به دلار به بانک‌های خارجی منتقل می‌گردید.
 
در تاریخ 7 شهریور 1337، بر اثر فعالیت نمایندگان اسرائیل قرار شد یهودیان ایرانی مبلغ پنج‌میلیون دلار با سود بسیار کم به اسرائیل وام بدهند. آنان در تاریخ 17 شهریور 1337 توانستند حدود سه‌میلیون ریال وام از سرمایه‌دارانِ یهود جمع‌آوری و تشریفات ارزی آن را پایان و به اسرائیل حواله دهند. برخی افراد و محافل یهودی با جمع‌آوری و انباشت ثروت‌های فراوان و سپس انتقال آنها به فلسطین اشغالی نقش جدی در تقویت و تحکیم پایه‌های رژیم صهیونیستی ایفا می‌کردند. بدین ترتیب رژیم صهیونیستی فعالیت دامنه‌داری را برای انتقال سرمایه یهودیان ایرانی به این کشور آغاز کرده بود که در این میان صیون القانیان (تاجر معروف)، داود القانیان (تاجر معروف)، موسی کرمانیان، رئیس آژانس یهود، و رفائیل شادی (مدیر بیمه ایران) از مهم‌ترین کارگزاران چنین فرایندی بودند.
 
اکثر فعالیت‌های سرمایه‌گذاری یهودیان ایرانی توسط بنگاه‌های اسرائیلی مانند بنگاه انوستزر در اورشلیم، بنگاه ایریس و بنگاه امین در تل‌آویو انجام می‌شد. سرمایه‌های یهودیان ایرانی از طریق بانک‌های سوئیس، آمریکا و انگلستان و بنگاه‌های صرافی در ایران به اسرائیل منتقل می‌شدند.2 بنابراین یهودیان ایران پیوند مستحکمِ اقتصادی با کارتل­های اقتصادی یهودیان در اسرائیل و آمریکا داشتند و یکی از عمده دلایل حمایت شاه از یهودیان نیز همین قدرت مالی، سیاسی و اجتماعی جامعه یهود و یهودیان ایرانی در غرب و به‌ویژه در آمریکا و واشنگتن بود.3
 
رژیم صهیونیستی فعالیت دامنه‌داری را برای انتقال سرمایه ایرانیان یهودی به این کشور آغاز کرده بود که در این میان صیون القانیان (تاجر معروف)، داود القانیان (تاجر معروف)، موسی کرمانیان، رئیس آژانس یهود و رفائیل شادی (مدیر بیمه ایران) از مهم‌ترین کارگزاران چنین فرایندی بودند  
وزارت امور خارجه شاهنشاهی نیز در گزارش‌های متعدد انتقال روزافزون ثروت از داخل کشور به اسرائیل به منظور تقویت و تحکیم پایه‌های رژیم صهیونیستی را تأیید می‌کند. در یکی از این گزارش‌ها آمده است که هیچ یهودی متمکن ایرانی نیست که لااقل یک آپارتمان در اسرائیل خریداری نکرده باشد. بر اساس این گزارش یهودیان ایرانی در حیفا، ناتانیا و اورشلیم با مبالغ هنگفت مشغول سرمایه‌گذاری بودند و تمام تجار فرشِ خیابانِ فردوسی تهران در اسرائیل خانه داشتند و قسمت مهمی از سرمایه‌های ایران در رشته هتل‌سازی در اسرائیل سرمایه‌گذاری می‌شد.4
 
در وحدتِ سیاسی ـ فرهنگی با اسرائیل
انسجام یا وحدت سیاسی، یکی از ویژگی‌های بنیادین یهودیان در راستای تداوم و تقویتِ حیات سیاسی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود. در شرایط آن زمانِ پهلوی نیز یکپارچگی یهودیان در ابعاد فرهنگی و سیاسی به‌عنوان یکی از اصول و ارزش‌های بنیادین آنان محسوب می‌شد و برخی از آنان حتی قبل از انقلاب اسلامی نیز به اسرائیل مهاجرت می‌کردند. نماینده مجلس موسی (موشه) برال، تنها عضو یهودی مجلس شورای ملی ایران که با هواپیما از اروپا به تهران مراجعت می‌نمود، در سال 1330 وارد تل‌اویو شد تا به مطالعه وضع زندگی یهودیان مهاجر که از ایران وارد اسرائیل شده‌اند بپردازد و فواید و موفقیت‌های این مهاجرت را به چشم خود ببیند تا برای آنهایی که مایل به آمدن هستند توضیح دهد. در حدود ده‌هزار نفر از یهودیان در آن برهه زمانی مایل به مهاجرت به اسرائیل بودند که در اردوگاه تهران متوقف و از کمک‌هایی که مؤسسات یهود آمریکا و فرانسه می‌پرداختند زندگی آنان تأمین می‌شد و انتظار حرکت به طرف اسرائیل را داشتند.5
 
سفارت اسرائیل در ایران نیز در زمینه اتحاد فرهنگی ـ سیاسی فعال بود. گهگاه سفارت، یهودیان ایران را در سالنی جمع می‌نمود و در این جلسات ضمن سخنرانی و تحریک روحیه قومی آنها، برای کمک به اسرائیل اعانه جمع‌آوری می‌شد و هر بار مبلغ کلانی پول ارسال می‌گردید. در این جلسات که ماهیانه بود، مأمورینِ اداره کلِ هشتم ساواک شرکت داشتند. همچنین در سفارت میهمانی‌های نیمه‌خصوصی داده می‌شد.6
 
این رویکرد از نگرشِ آگاهانه و کل‌نگرانه اسرائیل به ایران و یهودیان حاضر در آن سرچشمه می‌گرفت. اسرائیل به ایران اُمید بسته بود که ایفای نقش برجسته‌اش را در ساختِ سرزمینی اروپایی ـ آمریکایی در قلبِ مشرق‌زمین امکان‌پذیر خواهد کرد. به همین دلیل بود که نیروهای مختلفی را نیز به ایران روانه می‌کرد. مئیر عزری یک اسرائیلی زاده ایران بود که در اوایل دهه 1330 به اسرائیل مهاجرت کرد و در سال 1336 به ایران بازگردانده شد تا «پل‌های میان دو کشور را بسازد». او تا سال 1351 در ایران ماند؛ نخست عنوان کاردار داشت و سپس به مقام سفارت اسرائیل در ایران رسید. العزیز (گئیزی) تسافربر تا زمانِ انقلاب و حتی طی انقلاب اسلامی 1357 سرپرست قرارگاه موساد در تهران بود. یعقوب نیمرودی نزدیک 25 سال در ایران اقامت داشت. نخست سرپرست قرارگاه موساد بود (1334-1338) و سپس به‌عنوان وابسته نظامی و سرپرست هیئت نمایندگی وزارت دفاع (1339-1348) و سرانجام به‌عنوان بازرگانی خصوصی (1349-1357) فعالیت داشت. نیمرودی طی آخرین دوره اقامتش از لحاظ اقتصادی، به فعالیت‌های مالی از جمله معاملاتِ تسلیحاتی با رژیم شاه می‌پرداخت.7
 
تحت چنین شرایطی بخشِ مهاجرت آژانس یهود در ایران خود را موظف می‌دانست تا از مقامِ شاهنشاهی ایران به خاطر «کمک‌های جوانمردانه» و «روح بشردوستی قابل‌ستایشی» که درباره یهودیان ایرانی که به اسرائیل مسافرت می‌نمایند قدردانی کند. این در حالی است که آژانسِ یهود یک مؤسسه بین‌المللی بوده و در تمام جهان نمایندگی دارد که در آن زمان به‌وسیله چند نفر کارمند اسرائیلی خود در ایران آن هم با مساعدت اولیای امور مشغول کار بودند.8
 
بنابراین پیوند یهودیان ایرانی با اسرائیل تنها به اقتصاد متکی نبود، بلکه عناصر سیاسی و فرهنگی نیرومندی نیز آنها را به هم پیوند می‌داد. چنین پیوندی عمدتا از مضامین عهد عتیق، تلمود و اعتقادات و اعمال یهودیان در طول تاریخ قابل‌فهم است؛ به این دلیل که یهودیت بیشتر دینی آیینی است و رهبران آن، پیروان خود را به رعایت احکام شریعت ترغیب می‌کنند. این دین آیینی در جهان معاصر نقش بغرنجی در کشور مصنوع اسرائیل به عهده گرفته است؛ به‌گونه‌ای که عامل پیوند و همبستگی اقشار مذهبی ارتودوکس یهودی شده است.9
 
فشرده سخن
مجموع داده‌های تاریخی نشان می‌دهد که محمدرضا پهلوی برای جلب رضایت دولت‌های عرب از یک‌سو، و جلب رضایت نیروهای مخالف داخلی (مسلمانان و چپ‌گرایان) از سوی دیگر روابطش با اسرائیل را زیر پوشش ضخیم پنهان‌کاری پیش می‌برد. در زیر این پوشش ضخیم، بخشی از یهودیان ایرانی ارتباطاتِ گسترده‌ای در حوزه اقتصاد جهت کمک به اقتصاد اسرائیل و اتحاد فرهنگی ـ سیاسی با اسرائیل را برای قوت‌گیری سامانِ سیاسی این رژیم در دستور کار قرار داده بودند که نشان‌دهنده نگاه فراگیر آنان به اسرائیل بود.
 
میهمانی جمعی از سران وابسته به جامعه کلیمیان به مناسبت سفر موشه دایان (وزیر جنگ اسرائیل) به ایران
رژیم صهیونیستی به منظور تقویت و تحکیم پایه‌های حکومت خود، فعالیت دامنه‌داری برای انتقال سرمایه یهودیان ایرانی به این کشور انجام داد
میهمانی جمعی از سران وابسته به جامعه کلیمیان به مناسبت سفر موشه دایان (وزیر جنگ اسرائیل) به ایران
شماره آرشیو: 3783-3ع

پی نوشت:
1. مرضیه یزدانی، اسناد مهاجرت یهودیان ایران به فلسطین (1300-1330ه ش)، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، 1374، ص 32.
2. سازمان یهودی و صهیونیستی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1381، صص 15-16.
3. هومن سرشار، فرزندان استر؛ مجموعه مقالاتی درباره تاریخ و زندگی یهودیان در ایران، ترجمه مهرناز نصریه، تهران، نشر کارنگ، 1384، ص 377.
4. سازمان یهودی و صهیونیستی، همان، ص 19.
5. همان، ص 205.
6. همان، ص 508.
7. هگایی رام، ایران هراسی منطق نگرانی اسرائیل، ترجمه فریدون مجلسی، تهران، انتشارات مروارید، 1391، صص 122-124.
8. مرضیه یزدانی، همان، ص 201.
9. احمد زیدآبادی، دین و دولت در اسرائیل، تهران، نشر روزنگار، 1381، ص 191. https://iichs.ir/vdch.vnwt23n-zftd2.html
iichs.ir/vdch.vnwt23n-zftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما