آیا محمد مصدق از وقوع کودتای 28مرداد اطلاع داشت؟

بازخوانی روایت‌های متناقض برای رمزگشاییِ یک پرسش مبهم

نزدیک به هفتاد سال پیش، کودتایی در ایران روی داد که هنوز با روایت‌های متناقض و حتی مبهم، در گفتمان سیاسی ایران فضای بزرگی را اشغال و بسیاری را به خود مشغول کرده است. در این میان، یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا مصدق از وقوع این کودتا باخبر بود یا خیر
بازخوانی روایت‌های متناقض برای رمزگشاییِ یک پرسش مبهم
 
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ رویدادهای مرداد ۱۳۳۲ش در تاریخ معاصر ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. نزدیک به هفتاد سال پیش، کودتایی در ایران روی داد که هنوز با روایت‌های متناقض و حتی مبهم (هم از جهت نقل رویداد و هم از حیث تحلیل)، در گفتمان سیاسی ایران فضای بزرگی را اشغال و بسیاری را به خود مشغول کرده است. در این میان، یکی از پرسش‌های کلیدی این است که آیا مصدق از وقوع این کودتا باخبر بود یا خیر. پرسش درباره آگاهی محمد مصدق از کودتای 28 مرداد موضوعی پیچیده و بحث‌برانگیز است. نوشتار پی‌آمده، به بررسی این موضوع از دریچه خاطرات و روایت‌های بازیگران و ناظران نزدیکِ آن وقایع، اختصاص یافته است.
 
کودتای 28 مرداد و جدال روایت‌ها
محمد مصدق، که در 30 تیرماه 1331ش برای دومین بار به نخست‌وزیری رسیده بود، در ماه‌هایی که به مرداد 1332ش ختم شد، اختیار مملکت را به‌طور کامل در دست داشت و به‌اصطلاح خودش «متصدی مطلق» در کار خود بود.[1] بااین‌حال، مصدق از سوی مخالفان خارجی و داخلی تحت فشار قرار گرفت و در نهایت با کودتایی مواجه شد که به سرنگونی او و سقوط دولت و کابینه دومش انجامید. در اینجا شاید پاسخ به این پرسش جالب توجه باشد که آیا نخست‌وزیری قدرتمندی همچون محمد مصدق، از وقوع چنین کودتایی بی‌اطلاع بوده است یا خیر؟
 
واقعیت این است که برای پژوهشگران تاریخی و تحلیلگران تحولات سیاسی اجتماعی ایران موضوع آگاه بودن یا نبودن محمد مصدق از وقوع کودتای 28 مرداد 1332ش همچنان محل بحث و بررسی است. یکی از منابعی که می‌توان از آن دراین‌باره اطلاعات نسبتا مؤثقی به‌دست آورد روایت‌ها و خاطرات بازیگران و ناظران نزدیکِ آن وقایع است.
 
موضوع آگاه بودن یا نبودن مصدق از وقوع کودتا در تحلیل‌ها و خاطرات بازیگران سیاسی و افراد مرتبط با آن دوران، به شکل‌های متفاوتی مطرح شده است، اما به‌طور کلی می‌توان آنها را در دو گروه جای داد:
 
دسته اول کسانی هستند که بر آگاهی کامل مصدق از وقوع کودتا صحه می‌گذارند؛ نورالدین کیانوری، که سابقه فعالیت در حزب توده و احراز پست دبیر اولی حزب را داشت، از مهم‌ترین افرادی است که در کتاب خاطراتش کوشیده است نشان دهد که محمد مصدق از وقوع کودتای 28 مرداد آگاهی کامل داشته است. بر اساس آنچه کیانوری نقل کرده است، حدود یازده روز قبل از وقوع کودتا (17مرداد)، وی به‌واسطه همسرش (مریم فیروز) با خانه مصدق تماس تلفنی برقرار کرد و اطلاعاتی درباره زمینه‌چینی برای کودتا در اختیار وی قرار داد:
«افراد سازمان افسری ما در تمام واحدهای مهم عملیاتی ارتش و حتی در لشکر گارد شاهنشاهی حضور داشتند و به این ترتیب خبر همه توطئه‌ها، در همان لحظه تدارک به ما می‌رسید ... اولین اطلاع از کودتا در 17 مرداد به ما رسید و من این خبر را به اطلاع مصدق رسانیدم و مطلب در روزنامه حزب منعکس شد، ولی بقایی ادعا کرد که توده‌ای‌ها قصد کودتا دارند و طبق اخبار مؤثق! حزب توده در نظر دارد به یک کودتای کمونیستی دست بزند و هدفشان از انتشار خبر کودتای جعلی، انحراف افکار عمومی است! مصدق هم اقدام جدی نکرد».[2]
 
 شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
 آیا در سال 1332 حزب توده توان کودتا داشت؟
 
 فوبیای سرخ آمریکایی‌ها
 
 بازی انگلیس با کارت حزب توده
 
 
 
کیانوری مدعی است چند روز بعد نیز با مصدق تماس گرفته و بر وقوع کودتایی قریب‌الوقوع تأکید کرده، اما باز هم مصدق به گفته‌های وی چندان اعتنایی نکرده است:
«صبح 23 مرداد باز هم ما در نشریات حزب خطر کودتای قریب‌الوقوع را منتشر کردیم. بعداز ظهر این روز سرهنگ مبشری به خانه من آمد و خبر داد قرار حمله قطعی گارد گذاشته شده است و اسامی افسران گرداننده کودتا را هم آورد که در میان آنها نام سرتیپ دفتری هم بود... من باز با دکتر مصدق تماس گرفتم و نقشه را گفتم... مصدق تشکر کرد و گفت: من به دفتری اعتماد دارم و او به من خیانت نمی‌کند».[3]
 
اگرچه احسان طبری در کتاب «کژ راهه» ضمن تردید نسبت به صداقت کیانوری گفته است شوروی از کودتای 28 مرداد خبر و حتی به‌نوعی با آن موافقت داشته است،[4] اما به نظر می‌رسد که ادعای کیانوری دراین‌باره درست است و در واقع این همان تلفنی است که مصدق در «خاطرات و تالمات» خود به آن اشاره کرده و گفته است: «شب 23 مرداد بین ساعت 6 و 7 شخص ناشناسی [کیانوری] مرا پای تلفن خانه خودم خواست و گفت: عده‌ای مأمور شده‌اند که در این شب کودتا کنند و شما را دستگیر نمایند و دو عراده تانک هم از سعدآباد به شهر می‌فرستند که در یکی از خیابان‌های نزدیک خانه شما متوقف شود...».[5]
 
 شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
 آیا حزب توده از جزئیات کودتا مطلع بود؟
 
 موضع شوروی در برابر دولت مصدق
 
 
 
محمدحسن سالمی نیز در خاطراتش گفته است: روز 27 مرداد، آیت‌‌الله‌ کاشانی‌ طی‌ نامه‌ای‌ به‌ دکتر مصدق،‌ او را از شرایط‌ جدیدی‌ که‌ کودتاچیان‌ تدارک‌ دیده‌ بودند، مطلع‌ ساخت‌ و از او
خواست‌ که‌ با همکاری‌ با او تصمیمات‌ لازم‌ برای‌ جلوگیری‌ از کودتا را تدارک‌ ببیند، اما مصدق در پاسخ به نامه کاشانی به این جمله اکتفا کرد: «من مستظهر به پشتیبانی مردم ایران هستم!».[6] در بخشی از این نامه آمده است:
«... از تجربیات روی کار آمدن قوام و لجبازی‌های اخیر، بر من مسلم است که می‌خواهید مانند سی‌ام تیر کذایی، یک‌بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید... مجلس را که ترس داشتید شما را ببرد، بستید و حالا نه مجلسی هست و نه تکیه‌گاهی برای این ملت گذاشته‌اید. زاهدی را که من با زحمت در مجلس تحت‌نظر و کنترل نگاه داشته بودم با لطایف‌الحیل خارج کردید و حالا همان‌طور که واضح بوده درصدد به‌اصطلاح کودتاست. این نامه من سندی در تاریخ ملت ایران خواهد بود که من، شما را با وجود همه بدی‌های خصوصی‌تان نسبت به خودم، از وقوع حتمی یک کودتا به وسیله زاهدی‌ آگاه کردم که فردا جای هیچ‌گونه عذر موجهی نباشد».[7]
 
 شاید این مطلب برای شما هم جالب باشد:
 
 چگونه مصدق قافیه را به نظامیان باخت؟
 
 
 
کریم سنجابی، وزیر فرهنگ کابینه مصدق، از افرادی است که تأکید کرده وقوع کودتا امری پیش‌بینی‌پذیر بود. وی گوشزد کردن این موضوع به نخست‌وزیر را چنین بازگو کرده است:
«زمانی که از دکتر مصدق پرسیدم اگر شما مجلس را ببندید، در غیاب آن ممکن است فرمان عزل شما از طرف شاه صادر شود یا با یک کودتا مواجه شوید؛ آن‌وقت چه می‌کنید؟» مصدق گفت: شاه فرمان عزل را نمی‌تواند بدهد و برفرض هم بدهد، ما به او گوش نمی‌کنیم، اما امکان کودتا، قدرت حکومت در دست ماست و از آن جلوگیری می‌کنیم».[8]
 
روایت ماشاءالله ورقا، که مرداد ۱۳۳۲ش و نیز مدتی پس از آن در سمت ریاست دایره اطلاعات و مراقبت شهربانی کل کشور بود، نیز دراین‌باره خواندنی است:
«اداره اطلاعات (کارآگاهی) روزانه بولتن یا گزارشی کوتاه در دو تا سه صفحه، از مهم‌ترین اخبار و رویدادهای سیاسی و امنیتی کشور تهیه می‌کرد که نسخه‌های آن به دربار، نخست‌وزیری، وزارت کشور، ستاد ارتش و طبعا برای رئیس شهربانی فرستاده می‌شد. البته در آخرین ماه‌های حکومت مصدق نسخه دربار فرستاده نمی‌شد. صبح روز 27 مرداد به اتاق سروان ضرابی رفتم. وی مسئول خبرنامه سیاسی روزانه بود. بدون ذکر جریان و چگونگی کسب اطلاع، خبر امکان تکرار کودتا را به او گفتم. متن آن بدین قرار بود: طبق خبر مؤثق به‌دست‌آمده از منابع آمریکایی، طرح کودتای جدیدی تهیه شده و به‌زودی به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد».[9]
 
این درحالی است که گروه دوم بر آگاهی نسبی مصدق از خطر کودتا و حتی منتفی دانستن آن تأکید دارند. شاید گفته‌های شخص مصدق بیش از هر روایت دیگری شایان تأمل است. وی در خاطرات خود تصریح کرده است که به وجود نشانه‌هایی از توطئه‌ها و فشارها علیه دولتش آگاه بوده، اما اطلاعات دقیقی از زمان و جزئیات وقوع کودتا نداشته است.[10] احمد قوام نیز در کتاب خاطرات خود ضمن بررسی وضعیت سیاسی و افکار و احساسات مصدق در بحبوحه کودتا، بر این باور است که مصدق از تهدیدها و خطرها علیه خود مطلع بود، اما به‌طور خاص از جزئیات برنامه‌ریزی کودتا بی‌خبر مانده بود. او گفته است: «مصدق تصور می‌کرد که قدرت او و حمایت مردم کافی است تا از وقوع چنین حادثه‌ای جلوگیری کند».[11] کتاب «خاطرات زاهدی» نیز ضمن اشاره به حضور کلیدی سازمان سیا در این کودتا، بر بی‌اطلاعی مصدق از جزئیات ماجرا صحه گذارده و بیان کرده است که مصدق هرگز فکر نمی‌کرد چنین سازمان قدرتمندی علیه او فعال شده باشد.[12]
 
 شاید این مطالب برای شما هم جالب باشد:
 
 چرا کودتایی که در 25 مرداد شکست خورد، سه روز بعد پیروز شد؟
 
 مصدق به آخر راه رسیده بود
 
 
 
 
فرجام سخن
مروری بر روایت‌ها و خاطرات موجود نشان می‌دهد که محمد مصدق در روزهای منتهی به کودتا از برنامه‌ریزی و احتمال وقوع کودتا آگاهی نسبی داشت، اما براساس شواهد موجود وی جدیت تهدید را به طور کامل درک نکرده بود؛ همچنین او به حمایت مردم و مشروعیت قانونی دولت خود بیش از حد اعتماد داشت؛ به طوری‌که در منابع مختلف به این موضوع اشاره شده است که مصدق باور داشت اگر کودتا رخ دهد، مردم از او حمایت خواهند کرد. احتمالا همین تصور نیز یکی از دلایل اصلی خودداری وی از هر گونه اقدام مؤثری برای مقابله با مخالفانش بوده باشد.
  
 

کودتای 28 مرداد در آینه تصاویر و اسناد
 
کودتای 28 مرداد و بانیان آن درآیینه تصاویر
 
«کودتای 28 مرداد و بانیان آن» در آینه تصاویر(2)
 
کودتای 28 مرداد 1332 در آینه تصاویر
 
کودتای 28 مرداد 1332 در آینه اسناد
 
 
 

محمد مصدق در آینه تصاویر
 
دکتر محمد مصدق در آیینه تصاویر
 
دکتر محمد مصدق در آیینه تصاویر(2)
 
دکتر محمد مصدق در آیینه تصاویر(3)
 
دادگاه نظامی دکتر محمدمصدق درآیینه تصاویر
 
«دکتر محمد مصدق در آغازین دوره نخست وزیری» درآیینه تصاویر دکتر محمد مصدق درواپسین دوره نخست‌وزیری در آیینه تصاویر
 
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. محمد‌علی موحد، خواب آشفته نفت، ج 2، تهران، کارنامه، صص 558-559.
[2]. نورالدین کیانوری، خاطرات نورالدین کیانوری، تهران، اطلاعات، 1371، ص 265.
[3]. همان، صص 264-265.
[4]. احسان طبری، کژ راهه، تهران، امیرکبیر، 1367، صص 170-171.
[5]. محمد مصدق، خاطرات و تالمات، تهران، علمی، 1366، صص 379-380.
[6]. سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 1، تهران، 1378، صص 280ـ282.
[7]. روحانیت و اسرار فاش‌نشده از نهضت ملی نشدن صنعت نفت، به کوشش گروهی از هواداران نهضت اسلامی ایران در اروپا، قم، دارالفکر، 1358، صص 185-187.
[8]. مجموعه طرح تاریخ شفاهی ایران؛ گفت‌وگو با کریم سنجابی، ج 12، تاریخ مصاحبه اکتبر 1986.
[9]. ماشاالله ورقا، چند و چون فروریزی دولت دکتر مصدق، تهران، اشاره، 1399، صص 158-160.
[10]. محمد مصدق، همان، ص 250.
[11]. غلامحسین میرزا صالح، خاطرات سیاسی قوام‌السلطنه، تهران، معین، 1401، صص 150-160.
[12]. اردشیر زاهدی، خاطرات اردشیر زاهدی، تهران، کتابسرا، 1385، ص 90.
 
https://iichs.ir/vdcbswb5.rhbs5piuur.html
iichs.ir/vdcbswb5.rhbs5piuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما