آیتالله حاج شیخ علی معلمی در عداد فضلایی است که در دوران تحصیل در حوزه علمیه نجف، در درس و جلسه استفتای زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی شرکت جسته است. وی در گفتوشنود پیآمده، به بازگویی پارهای از یادها و یادمانهای خویش از آن دوره میپردازد
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ آشنایی شما با زندهیاد آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، از کدامین مقطع زمانی آغاز شد؟
بسم الله الرحمن الرحیم. مرحوم آیتالله العظمی سیدعبدالله شیرازی، از ائمه جماعات صحن شریف امیرالمؤمنین(ع) بودند و بنده هم از بدو ورود به نجف، دورادور ایشان را میشناختم. پس از چندی در درس کفایهالاصول مرحوم آیتالله حاج میرزا جواد آقا تبریزی، با آقازاده ایشان همکلاس شدم. آقای حاج سیدمحمدعلی شیرازی پیشنهاد داد که هممباحثه شویم. من تا آن روز ایشان را نمیشناختم، ولی وقتی مباحثهمان شروع شد، متوجه شدم که آقازاده آن مرجع بزرگوار است. بعد از پایان کفایه، ایشان به من گفت که به درس خارج فقه پدرشان بروم و من هم این کار را کردم و از محضر ایشان استفاده هم نمودم.
شخصیت علمی، اخلاقی و معنوی آیتالله العظمی شیرازی را چگونه یافتید؟
همین که ایشان در کنار بزرگانی چون آیات عظام: امام خمینی، آقا سیدمحسن حکیم، آقا سیدمحمود شاهرودی و آقا سیدابوالقاسم خویی تدریس خارج موفقی داشتند، نشان میدهد که سطح علمی ایشان بسیار بالا بوده است. درس ایشان، امتیازات خاصی داشت؛ مثلا در درس آیتالله خویی، ایشان مطالب را میگفت و میگذشت و کمتر پیش میآمد که در ضمن درس، کسی بتواند اشکالاتش را مطرح کند، یا از ایشان توضیح بخواهد، اما آیتالله شیرازی این خصلت خوب را داشتند که هر کسی هر اشکالی را که به نظرش میآمد، میتوانست مطرح کند و ایشان هم با حوصله تمام گوش میکردند و پاسخ میدادند؛ لذا شاگردپروری ایشان، بسیار خوب بود. من درس فقه ایشان را تقریر میکردم و ایشان با حوصله میخواندند و نظراتشان را در حاشیه مرقوم میفرمودند. از جهات خصوصیات اخلاقی و معنوی، بسیار خوشخلق و متواضع بودند و در کنار تدریس رسمی، راهنماییهای فراوانی داشتند؛ مثلا روایت یا روایاتی را که فردا میخواستند دربارهاش بحث کنند را مطرح و میفرمودند: «بروید از فلان کتاب، فلان مطلب را درباره این روایت استخراج کنید و بیاورید» و به این ترتیب، شیوه تحقیق را به طلاب یاد میدادند. این رفتار ایشان موجب میشد طلبه توانا و خوداتکا تربیت شود. نسبت به شرایط فضلا و طلابی که در درسشان حاضر می شدند هم، توجه خاصی داشتند. در ایامی که به درس آیتالله شیرازی میرفتم، یک بار به علتی نتوانستم سه روز در آن جلسه حاضر شوم. روز سوم در پایان درس، جویای احوالم شده و آدرس منزلم را گرفته بودند و به خانهام تشریف آوردند. فرمودند: «چند روز غیبت داشتی، گفتم نکند بیمار شدهای، آمدمام حالت را بپرسم!...». من حقیقتا از طلبهنوازی ایشان شرمنده شدم و سعی کردم از آن به بعد، برای حضور در درس ایشان جدیتر باشم.
ارزیابی شما از شخصیت و پیشینه مبارزاتی آیتالله العظمی شیرازی چیست؟
آیتالله شیرازی در دوره رضاخان و بهویژه در مسئله کشف حجاب، در کنار علمای بزرگ آن دوره حوزه مشهد، مانند آیات: حاج شیخ آقابزرگ شاهرودی، آقا سیدعلیاکبر خویی و آقا سیدیونس اردبیلی، مبارزات جدیای را علیه رضاخان سامان دادند و همواره در صحنه دفاع از فرهنگ و احکام اسلامی حضور داشتند. آنها پس از واقعه مسجد گوهرشاد، دستگیر شدند و پانزده روز در زندان مشهد بودند. هر لحظه بیم اعدام آنها میرفت و دستگاه مخوف امنیتی رضاخان، تمام تلاش خود را به کار گرفت تا این جمع دست از مبارزه بردارند، اما آنها برعکس مقاومتر شدند! علما را از زندان مشهد به تهران فرستادند و دو ماه زندانی کردند. سرانجام وقتی دیدند که این عده حاضر نیستند از عقاید و مواضع خود کوتاه بیایند، به عراق تبعیدشان کردند.
این مسئله بسیار مهم و در خور توجه است که در حوزه نجف و تا قبل از تبعید حضرت امام خمینی به این شهر، خبری از تحرکات سیاسی نبود و منحصرا آیتالله شیرازی بودند، که در هر رویدادی علنا اظهار نظر و فعالیت سیاسی علنی میکردند.
ظاهرا شما در بخشی از جلسات استفتای آیتالله العظمی شیرازی حضور داشتید. ارزیابی شما از وزن علمی این محافل چیست؟
ایشان برای پاسخ مکتوب به استفتائات، در شبهای چهارشنبه و با حضور بعضی از فضلا و شاگردانشان، جلسات طولانی داشتند. بعد از سپری شدن یک ماه از حضورم در درسشان، به من پیشنهاد کردند که در این جلسه حضور داشته باشم. واقعا محافل مفید و پربرکتی بودند. ایشان در هر جلسه، روایتهای مربوطه و نظرات فقهای بزرگ را بیان و نهایتا نظر نهایی خود را عنوان میکردند. نگارش پاسخ بعضی از استفتائات را هم، به عهده من گذاشته بودند. از این جلسات هم بهرههای فراوانی بردم.